top of page

آیات و نبوت: عمده

"و حالا من قبل از وقوع به شما گفته ام ،

ممکن است ایمان بیاورید ،

یوحنا 14:29

Bible ref .tiff

    این تجسمی از ارجاعات متقابل کتاب مقدس است که توسط کریستوف رومهیلد و کریس هریسون جمع آوری شده است. نمودار میله‌ای که در امتداد پایین قرار دارد، تمام فصل‌های کتاب مقدس را نشان می‌دهد. طول هر نوار نشان دهنده تعداد آیات فصل است. هر یک از 63779 ارجاع متقابل موجود در کتاب مقدس با یک قوس منفرد به تصویر کشیده شده است - رنگ مربوط به فاصله بین دو فصل است و جلوه ای شبیه به رنگین کمان ایجاد می کند.

     کتاب مقدس توسط حدود 40 نویسنده در طول 2000 سال یا بیشتر در 3 قاره مختلف نوشته شده است. کتاب مقدس تاریخ پیچیده بسیاری از تمدن‌ها را در بازه‌های زمانی طولانی پوشش می‌دهد، و در عین حال دارای یک پیام واحد است: خدا با محبت همه کسانی را که به کسی که به نام او آمده است را نجات می‌دهد، نه اینکه شریعت یا پیامبران را نابود کند. بلکه برای تحقق آنها

Top of Prophecy

      نبوت به دلایلی یک موضوع تابو است. از نظر جامعه ، اگر پیشگویی به حقیقت نپیوندد ، شما در بدترین حالت دروغگو هستید. در بهترین حالت ، شما آن زمان کمی دور بودید ، مورد بعدی را درست دریافت خواهید کرد ...

     از نظر کتاب مقدس ، مجازات نبوت دروغین بسیار بدتر است. در هر صورت این چیزی نیست که به آن بی اهمیت نگاه شود. من قطعاً پیامبر نیستم. با این حال ، کلمات بسیاری از آنها در کتاب مقدس ثبت شده است ، و خواندن و مطالعه آن کلمات پیامبران اثبات شده خدا هیچ خطری ندارد. نحوه برخورد با آن خطر دارد.  اقدامات ما چگونه بر زندگی ما و دیگران در اطراف ما تأثیر می گذارد؟ خواندن پیشگویی ها ، مطالعه آنها ، تجزیه و تحلیل آنها و حتی حدس و گمان در بین دانش آموزان خوب است. این خوب نیست که حساب های بانکی خود را تخلیه کنید یا با مردم در خیابان فریاد بزنید که دنیا به پایان خواهد رسید. ما به عنوان مار خردمند و بی خطر مانند کبوتر فراخوانده شده ایم و زندگی خود را چنان پیش می بریم که گویی خداوند امروز می تواند بازگردد.  

 

     بشر در محاسبات اشتباه پیگیر است ، بنابراین هر چقدر هم که در محاسبات خود مطمئن باشید ، احتمالاً شما پیامبری نیستید ، بنابراین مانند آن صحبت نکنید. به عنوان مثال ، نگویید "این مطمئناً وقتی اتفاق می افتد ..." زیرا اگر تفسیر شما اشتباه باشد ، باعث می شوید که دیگران از باور دور شوند ، در حالی که آنچه شما با اطمینان خاطر تأیید نکرده اید اتفاق نمی افتد. عاقلانه است اگر فکر می کنید ممکن است پیشگویی های تحقق نیافته با بی ایمانان شریک نباشید ، بلکه پیشگویی هایی را که هنوز در نهایت تحقق نیافته اند با آنها در میان بگذارید. سپس هنگامی که این اتفاق می افتد ، آنها شگفت زده خواهند شد.

     به هر طریق ممکن است برخی موارد را مطالعه و حدس بزنید ، اما این کار را فقط در میان م believersمنانی انجام دهید که می دانند چرا باید در این مورد دقت کنند. البته مراقب باشید و مردم را از زمانه هشدار دهید ، اما در مورد آن عاقل باشید و بدانید که این کار آسان نخواهد بود. شاهد باشید ، انجیل را از محل عشق و نگرانی به اشتراک بگذارید ، و زندگی ای داشته باشید که شایسته احترام باشد ، به هیچ کس متکی نباشید و با کار دست خود زندگی کنید.

     به خاطر داشته باشید که عیسی به ما می گوید وقتی این چیزها شروع می شوند ، انجام دهید ... نگاه کنید ، افسرده نشوید ، صورت خود را خالی نکنید و شیوه زندگی ما را برای زندگی تغییر ندهید ، به طوری که وقتی اتفاق می افتد که شما غافل از آن نمی شوید.

لوقا 21: 28 و 34

28 و وقتی این چیزها شروع می شود ، به بالا نگاه کنید و سرهای خود را بالا بگیرید. برای نجات شما نزدیک می شود 34 و به خود توجه داشته باشید ، مبادا در هر زمان دلهای شما بروساز ، مستی و دغدغه های این زندگی سنگین شود ، و آن روز ناآگاهانه بر شما وارد شود.

   

 

     گفته می شود که بیش از 2500 پیشگویی در کتاب مقدس انجام شده است.

پیوندهای زیر وب سایتهای فوق العاده ای هستند که با تلاش زیادی برای تحقیق در مورد پیشگویی های فردی جمع آوری شده اند. در اولین مورد 351 پیشگویی تحقق یافته عهد عتیق یافت شده و تأیید شده است. آن سایت دارای بخشهای شگفت انگیز دیگری است که ارزش بررسی آنها را نیز دارد.

http://www.newtestamentchristians.com/bible-study-resources/351-old-testament-prophecies-fulfilled-in-jesus-christ/

داستانهای گسترده از 100 پیشگویی منشاء و اجرا.

http://www.100prophecies.org

مقاله بعدی در مورد هفت پیشگویی صحبت می کند که باید قبل از بازگشت نهایی عیسی در جنگ آرماگدون اتفاق بیفتد.

https://www.ucg.org/the-good-news/seven-prophecies-that-must-befillished-before-jesus-christs-return

Prophecy

رسالت

کلید درک کتاب مقدس

bible key.jpg

به درستی تقسیم کردن

     اول و مهمتر از همه، صلح آمیز بودن در خانه خود و داشتن طبیعتی دوست داشتنی یک ویژگی مهم است که قبل از دانش باید به دست آورد. همانطور که خدا در اول قرنتیان 8: 1 می‌گوید، "دانش می‌افزاید، اما عشق می‌سازد." شخصیت و رابطه ما با مسیح بسیار مهمتر از دانش صرف است. حتی آنهایی از ما که کتاب مقدس را لبه مستقیم خود داریم، همگی افراد خطاپذیری هستیم که اشتباه می‌کنند، و درست همانطور که این متن در آیه دو ادامه می‌دهد، «کسانی که فکر می‌کنند چیزی را می‌دانند، هنوز آن‌طور که باید بدانند، نمی‌دانند. ”  حتی انبیا همه آنچه را که خدا پیشگویی کرده بودند، همانطور که در اول پطرس 1: 10-12 بیان شد، کاملاً درک نکردند. «به ایشان وحی شد که نه به خودشان، بلکه به ما چیزهایی را خدمت می‌کردند که اکنون از طریق کسانی که توسط روح‌القدس فرستاده شده از آسمان به شما انجیل داده شده است – چیزهایی که فرشتگان می‌خواهند ببینند. به."

     وقتی نوبت به مطالعه کلمه و به خصوص نبوت می رسد، بهتر است مطمئن شوید که روش هایی که برای تفسیر معنی استفاده می شود صحیح است. من بخش زیادی از زندگی خود را به عنوان یک مکانیک چیره دست گذراندم و به اندازه کافی افراد را آموزش داده ام تا یاد بگیرند که حتی مکانیک ها (که پولی دریافت نمی کنند مگر اینکه ماشین را تعمیر کنند) در برابر قفل کردن یک عیب یابی آسیب پذیر هستند. . هنگامی که شما آن نوع کار را انجام می دهید که در آن نمی توانید فقط "به فشار بیاورید و امیدوار باشید" (همانطور که در بیلیارد می گویند) به این امید که توپ در جیب برود. این نوع شغل، شغلی است که در آن شما نمی توانید چیزهایی را مطابق با واقعیت دلخواه خود به شکلی آرزو نشان دهید. این به شما آموزش می دهد که به طرز وحشیانه ای با خودتان صادق باشید، تا مشکل را آنطور که هست ببینید، نه آنطور که می خواهید. این چیزی است که ما را آموزش می دهد تا قبل از اینکه باید جلو نرویم. این به ما می آموزد که چگونه داده های جامد و قابل استفاده را تأیید کنیم، نه اینکه نیاز ضروری به درک سیستم پیش روی خود را ذکر کنیم، تا بدانید اطلاعات به شما چه می گوید.


     پس از مطالعه چیزی تا جایی که بتوانیم آن را با منابعی که در اختیار داریم مطالعه کنیم، اگر واقعاً نمی توانیم در مورد یک موضوع کتاب مقدس جزمی باشیم، پس نباید اینطور باشیم. ما می توانیم حدس بزنیم، بحث کنیم، و مشاهدات منطقی داشته باشیم، اما بهتر است اگر واقعاً نمی دانیم، به نتیجه گیری متعهد نشویم. احمقانه است که تصمیمی را قفل کنیم، قبل از اینکه همه متغیرها حل و فصل شوند و حساب شوند.

     به عنوان مثال، حدود ده دلیل مختلف می تواند وجود داشته باشد که می تواند باعث گرم شدن بیش از حد موتور شود، اما قبل از اینکه یک تکنسین تمام دلایلی که می تواند باعث آن شود را بررسی کند، احتمالاً با سه مورد از آنها به دنبال شواهدی می گردند. فرض کنید یک سنسور غیرطبیعی را پیدا می کنند، اما به جای تایید مشروعیت آن قرائت غیرعادی، می روند و یک سنسور جدید می فروشند. اگرچه این خواندن به طور غیرعادی زیاد است، اما ممکن است درست باشد، و هنوز هفت احتمال دیگر وجود دارد که آنها حتی هنوز بررسی نکرده اند. سنسور وارد می شود و ماشین باز می گردد، در حالی که هنوز بیش از حد گرم می شود.  بنابراین، با فشار به زمان، رسیدگی به مشکل نابهنگام خود، محتمل‌ترین قسمت بعدی را وارد می‌کنند و حدس بزنید، آن هم این نبود. تکنسین شروع به از دست دادن امید می کند و ماشین را سرزنش می کند و از آنجایی که سیستم را به خوبی نمی شناسد، آنها شروع به تصور انواع احتمالات خارق العاده می کنند.

 

هر چه کمتر بدانید، بیشتر می توانید تصور کنید،

 

     اما این بدان معنا نیست که درست است یا حتی ممکن است. ما یک عبارت رایج در بین مکانیک ها داریم، "به اندازه کافی نزدیک فقط با نعل اسب و نارنجک دستی حساب می شود." به عبارت دیگر، وقتی با اجزای دقیق سروکار دارید، باید دقیق باشید. در همین راستا خداوند دقیق است. او به نوعی آن را به درستی دریافت نمی کند، و پیشگویی های او نمی توانند، و نباید به زور مناسب باشند. پیشگویی کتاب مقدس با حل یک مشکل در سیستمی با عوامل متعدد تفاوتی ندارد. هر زمان که پیشگویی خاصی را مرور می کنیم، در حین خواندن آن، نقاط بررسی در طول مسیر وجود دارد که باید از معنای دقیق آن در آن زمینه مطمئن شویم. درست مانند یک درخت مشکل تشخیصی، ما باید به تک تک نقاط چک به طور کامل رسیدگی کنیم، و مطمئن شویم که قسمت کاملاً واضح و ثابت است، با اطمینان از اینکه با تمام متون مقدس دیگر مطابقت دارد. البته، قبل از اینکه بتوانیم ارزیابی خود را در درخت مشکل ادامه دهیم و اگر بتوانیم به یک نتیجه درست برسیم، باید مطمئن شویم که سیستم عامل مقابل خود را کاملاً درک کرده ایم. علاوه بر این، این عبارات زیر برای همه ما، در هر روز از زندگی ما صادق است.

فقط به این دلیل که ما برای مدت طولانی کاری را انجام می دهیم، لزوماً به این معنی نیست که آن را به درستی انجام می دهیم یا نمی توانیم آن را بهتر انجام دهیم. در واقع، مدت زمان طولانی تلاش معمولا باعث ایجاد رضایت و عدم توجه انعطاف پذیر می شود.
 
فقط به این دلیل که گروه زیادی از مردم این کار را انجام می دهند، لزوماً به این معنی نیست که آنها درست هستند.
 
فقط به این دلیل که چیزی را مطالعه کرده اید، به این معنی نیست که در آزمون A+ می گیرید.

     البته در این روزگار، هرکسی می‌تواند فهرستی از «متخصصان» را که از دیدگاه او حمایت می‌کنند، پیدا کند. با این حال، راهی برای آزمایش معلمان وجود دارد. ما می‌توانیم درک کلی معلم از کتاب مقدس را با مطالعه این کلمه با پشتکار بدانیم تا بدانیم که چه چیزی صوت است. غالباً آن معلمانی که کمبود دارند، درک خود را با ثمرات ویژگی های شخصیتی ضعیف خود نشان می دهند و آموزش آنها حاوی بسیاری از اشکال دیگر آموزه نادرست است. نکات اعتقادی عمده با تمام دکترین های دیگر همپوشانی دارند. خدا را شکر که او کلام خود را مانند یک بافت طراحی کرد، و بنابراین ما می توانیم در واقع نکات اعتقادی را بررسی کنیم زیرا همه آنها با هم تنیده شده اند.

     یک مثال عالی از این در عمل، این است که کلید شناخت رستگاری ما را نمی توان از دست داد، و این که تنها با ایمان به مسیح است، و نه با آب، یا توبه، دقیقاً همان کلید درک این است که رستگاری کلیسا قبل از هفته آخر است که شامل 7 سال است. (ما هنوز باید کاملاً توبه کنیم، و غسل تعمید در آب یک مراسم بسیار خوب است، درست مانند عشاد. مردمی که نمی بینند که رستگاری قبل از هفته آخر سال اتفاق بیفتد، تقریباً همیشه فکر می کنند که برای نجات به آب و توبه نیاز دارند و همچنین می توان رستگاری را از دست داد. این در بخش رستگاری و در صفحه نجات توضیح داده شده است تا تجزیه و تحلیل دقیقی از اینکه کجا اشتباه می کنند.

     خیلی مهم است که هر کدام خودمان را فروتن کنیم و دعا کنیم که خداوند به ما عقل بدهد. همانطور که یعقوب 1:5 بیان می کند، به هر کسی که بدون ملامت بخواهد، خواهد داد. اگر این کار را نکنیم، اگر به درستی تقسیم نکنیم، و درس نخوانیم تا بفهمیم، آن وقت واقعاً برای یادگیری چیزهای جدید تلاش خواهیم کرد. همانطور که در مورد شغل ما اینطور است، همه ما می دانیم که اگر کتاب ها را مطالعه کنیم و با ادبیات و مطالب آشنا شویم، می توانیم کار را بسیار بهتر انجام دهیم.

     مغز ما بسیار شبیه یک اسفنج است. آنها را با هر چه خیس کنیم پر می شوند. اگر آنها را خیس نکنیم خشک می شوند. اگر آنها تحت فشار بیش از حد باشند، خیلی خوب جذب نمی شوند. به همه این دلایل، ما باید تا آنجا که می توانیم کل کتاب مقدس را مطالعه و مطالعه کنیم تا بتوانیم با دانش خود در مورد آن دقیق و ماهر باشیم. ما باید این کار را با دغدغه‌ها یا آموزه‌های مختلف در ذهن انجام دهیم و مایل باشیم ببینیم آیا به نظر می‌رسد کتاب مقدس با آیه دیگری در تضاد است یا خیر.

کتاب مقدس در واقع کلام نادرست خداوند است، و اگر چیزی به نظر شما تناقض است، آن یک پرچم قرمز بر روی شماست.

     این به شما می گوید که چیزی وجود دارد که از دست داده اید، و شما به طور کامل نمی دانید چه اتفاقی می افتد. وقتی این اتفاق می افتد، به این معنی است که شما در شرف یادگیری چیزی هستید که هنوز نمی دانید. البته، شما همچنان باید ادامه دهید و بفهمید که چرا به نظر شما یک تناقض است.

 

     تقسیم درست کلید عظیمی است که باید با این فرآیند اعمال کنیم. این نه تنها برای خواندن کتاب مقدس صادق است، بلکه این همان چیزی است که خدا از ما می‌خواهد در هر جنبه‌ای از زندگی انجام دهیم. کتاب مقدس آیاتی برای افراد بسیار دور از چپ و خیلی دور به راست دارد. خدا ما را با کتاب مقدس راهنمایی می کند تا هر سناریو را بر اساس آن بسنجیم، و برای هر موقعیت منحصر به فرد، موضعی مناسب داشته باشیم. تقسیم بندی درست باعث می شود که از خود بپرسیم "چه کسی صحبت می کند؟" و "آنها با چه کسی صحبت می کنند؟" آیا به طور خاص فقط برای یک دوره زمانی خاص، شخص یا گروه اعمال می شود؟ بعد از اینکه دانستیم آن سوالات مرتبط را بپرسیم، باید بدانیم که چگونه انواع، تمثیل ها، استعاره ها، انسان شناسی ها، شکلک ها یا کلمه بزرگ، هیپوکاتاستاز را شناسایی کنیم.

شکل های سخنرانی

گونه شناسی:  وقایع، اشخاص یا گزاره‌های عهد عتیق به‌عنوان انواعی دیده می‌شوند که از پیش ترسیم شده‌اند یا جایگزین ضدانواع، رویدادها یا جنبه‌هایی از مسیح یا مکاشفه او در عهد جدید شده‌اند.

تمثیل: روایت کتاب مقدس را به عنوان دارای سطح دوم مرجعی فراتر از افراد، چیزها و رویدادهایی که به صراحت در متن ذکر شده است تفسیر می کند.

استعاره:  یک کلمه یا عبارت به یک شی یا عملی اطلاق می شود که به معنای واقعی کلمه قابل اطلاق نیست.

آنتروپومرفیسم:  نسبت دادن صفات، عواطف یا نیات انسانی به موجودات غیر انسانی.

تشبیه:  مقایسه یک چیز با چیز دیگری از نوع دیگر، برای واضح تر یا واضح تر کردن توصیف استفاده می شود.

هیپوکاتاستاز:  شباهت، بازنمایی یا مقایسه را اعلام می کند یا دلالت می کند. با استعاره فرق می کند، زیرا در استعاره دو اسم هم نام دارند و هم داده می شوند; در حالی که در هیپوکاتاستاز فقط یکی نام برده می شود و دیگری دلالت دارد.

     مشاهده این شکل‌های گفتاری مکانیسمی نیست که بتوان از آن به‌عنوان یک سوراخ حلقه برای تغییر اجباری چیزی که دوست نداریم، با اعمال یک شکل گفتاری اشتباه، به جای شکلی که واقعاً استفاده شده، استفاده کرد. قرار است این تکنیک ها را به درستی هنگام خواندن به کار ببریم. این بسیار شبیه به صید ماهی است، جایی که ماهی یک قطعه دانش خاص را برای ما به دست می آورد. این فقط در مورد مطالعه ماهی نیست و سپس مال شماست. شما هنوز باید روش های مورد استفاده در نحوه گرفتن آن را بدانید. در همین راستا، تقسیم درست به معنای برخورد با ماهی صید شده نیست، بلکه کلید دانستن نحوه صید ماهی در وهله اول است. ما آن ماهی ها را فقط در صورتی می گیریم که تمام تکنیک های صید هر ماهی را بر اساس نوع خود بدانیم.

 

     به عبارت دیگر، شما نمی توانید از همان تکنیک های درک یک استعاره استفاده کنید، همانطور که در معنای تحت اللفظی استفاده می کنید. در همین راستا، از ماهی تن برای صید گوپی استفاده نمی کنید. عیسی مردی است که با مردان صحبت می کند و از زبانی که به ما داده است با تمام تفاوت های ظریفش استفاده می کند. زمانی که این را گفت، او نمی‌خواست که ما واقعاً خون او را بنوشیم و گوشتش را بخوریم، اما بسیاری از مردم آنجا را ترک کردند زیرا او را به معنای واقعی کلمه برداشت کردند، در حالی که واقعاً به معنای واقعی کلمه نبود. مثال دیگر این است که چگونه عیسی و شیطان هر دو با ستاره صبح مقایسه می شوند. بدیهی است که هیچ یک از آنها سیاره زهره بسیار داغ نیستند، زهره از نظر فنی یک ستاره نیست و قطعاً آنها نیز همان شخص نیستند. خدا مغز و محیط ما را به ما داده است و از ما انتظار دارد که درک خود را توسعه دهیم تا آماده تشخیص همه متغیرها باشیم. قرار نیست ما قوانین یکسانی را برای همه چیز اعمال کنیم، و قرار نیست بگوییم که هیچ چیز واقعاً صدق نمی کند، زیرا سناریوهای بسیار زیادی وجود دارد، و کتاب مقدس فقط یک کتاب راهنمای کلی است که می توان آن را سهل انگاری کرد. قطعا اینطور نیست. ما باید باهوش، معقول و قادر به تشخیص دقیق چیزها باشیم. ما نباید آنقدر درگیر معناشناسی باشیم که دلیل نوشتن آن را کاملاً از دست بدهیم.

 

     این زندگی در مورد جلال خدا با عشق است، زیرا ما شخصیت خوب را در خود پرورش می دهیم. خدا می خواهد ببیند ما چگونه با این کوره مصیبت کنار می آییم. آیا او و نظم و انضباطش را برای بهتر کردن رابطه خود با او انتخاب می کنیم و هدف مورد نظر خود را برآورده می کنیم؟ یا روح القدس را خاموش می کنیم و در عوض امیال گناه آلود خود را تعقیب می کنیم؟ اگر یک میل گناه آلود هنوز در زندگی شما جای دارد، مطالعه نبوت راهی عالی برای کمک به شما برای غلبه بر آن است. دانستن اینکه چگونه پیشگویی کتاب مقدس شگفت انگیز است، می تواند ایمان شما را چنان بالا ببرد که بخواهید از گناه دست بردارید. ناگفته نماندن میزان نبوت آخرالزمان که در حال حاضر محقق می شود، نشانگر اصلی این است که ما به زودی به چشمان عیسی نگاه خواهیم کرد. 

پیشگویی های ورود مسیح

     در زیر نبوت های شگفت انگیزی که عیسی با اعمال شگفت انگیز خود مدت ها قبل از نوشته شدن پیشگویی ها انجام داد، آورده شده است. همانطور که اگر فردی که پارامترهای افراطی تعیین شده توسط پیشگویی ها را برآورده می کند، به اندازه کافی معجزه آسا نبود، شانس ریاضی تحقق آنها به همان اندازه شگفت انگیز است.

جان باپتیست راه را آماده می کند

(نوشته شده ~ 690 قبل از میلاد)

اشعیا 40:3  به وسیله زندگی یحیی تعمید دهنده محقق شد.

«صدای کسی که در بیابان فریاد می‌زند، راه خداوند را آماده کنید، در بیابان شاهراهی برای خدای ما درست کنید.»

(نوشته شده تا 408 قبل از میلاد)

ملاکی 3:1   F که توسط زندگی یحیی باپتیست محقق شد.

« اینک من رسول خود را می فرستم و او راه را پیش روی من آماده خواهد کرد و خداوندی که شما در جستجوی او هستید، ناگهان به معبد او خواهد آمد، یعنی رسول عهد که از او لذت می برید، اینک او خواهد آمد. خداوند صبایوت می گوید.»

یهودیان پس از 70 سال اسارت و بازسازی معبد آزاد شدند

(نوشته شده ~ 690 قبل از میلاد)

اشعیا 44-45  اشعیا با نام بردن از کوروش چندین بار پیشگویی کرد که او برای شروع روند بازسازی اورشلیم برانگیخته خواهد شد و یهودیان را پس از 70 سال اسارت، بیش از 1100 سال قبل از کوروش، آزاد خواهد کرد. حتی به دنیا آمد یا در قدرت بود.

(اشعیا 44-45 را ببینید)

(نوشته شده ~ 627 - 585)

ارمیا 25:10،11  70 سال اسارت پیشگویی شده بود.

"صدای شادی و شادی، صدای عروس و داماد، صدای سنگ آسیاب و نور چراغ را از آنها دور خواهم کرد. تمام این کشور به ویرانی ویران تبدیل خواهد شد و این ملتها هفتاد پادشاه بابل را خدمت خواهند کرد. سال ها."

ارمیا 29:1  خداوند چنین می‌فرماید: «هنگامی که هفتاد سال برای بابل تمام شود، نزد شما خواهم آمد و به وعده نیک خود وفا خواهم کرد تا شما را به این مکان بازگردانم.

(نوشته شده ~ 538 - 520 قبل از میلاد)

عزرا 1:2-4  بازسازی معبد، 40 سال قبل از اینکه حتی ویران شود. 

کوروش پادشاه ایران چنین می‌گوید: «خداوند، خدای آسمان، تمام پادشاهی‌های زمین را به من داده است و مرا گماشته تا برای او معبدی در اورشلیم یهودا بسازم. 3 هر یک از قوم او. در میان شما می توانید به اورشلیم در یهودا بروید و معبد خداوند، خدای اسرائیل، خدایی که در اورشلیم است و خدای آنها با آنها باشد، بسازید. مردم باید نقره و طلا و اموال و احشام و هدایای آزادانه برای معبد خدا در اورشلیم به آنها بدهند.»

 

در عزرا   6:2-5  «طوماری در ارگ اکباتان در استان ماد یافت شد و بر روی آن نوشته شد: در سال اول پادشاهی کوروش، پادشاه فرمانی در مورد معبد خدا در اورشلیم صادر کرد: بگذارید معبد به عنوان مکانی برای ارائه قربانی ها بنا شود و پایه های آن گذاشته شود، ارتفاع آن شصت ذراع و عرض آن شصت ذراع باشد. با سه طبقه سنگ بزرگ و یکی از چوب.هزینه آن را خزانه سلطنتی بپردازد.همچنین اشیای طلا و نقره خانه خدا را که نبوکدنصر از معبد اورشلیم برداشت و به بابل آورد، به به مکانهای خود در معبد اورشلیم بازگردانده شوند و در خانه خدا سپرده شوند.»

مسیحا از ریشه یسی، پدر پادشاه داوود می آید

(نوشته شده ~ 630-540 قبل از میلاد)

دوم سموئیل 7:12-17   «وقتی روزهایت تمام شد و با پدرانت آرام گرفتی، من نسل تو را بعد از تو که از بدن تو می آیند برپا خواهم کرد و او را استوار خواهم کرد. پادشاهی.  او خانه ای به نام من خواهد ساخت و من تا ابد تاج و تخت پادشاهی او را برپا خواهم کرد.  من پدرش خواهم بود و او پسر من خواهد بود. اگر گناهی مرتکب شود، او را با عصای آدمیان و با ضربات بنی آدم مجازات خواهم کرد.  اما رحمت من از او دور نخواهد شد، همانطور که آن را از شائول گرفتم، او را از پیش تو برداشتم.  و خانه و پادشاهی شما برای همیشه در حضور شما استوار خواهد بود. تاج و تخت تو برای همیشه استوار خواهد شد.  با توجه به همه این سخنان و بر اساس این همه دید، ناتان با داوود صحبت کرد.

(نوشته شده ~ 690 قبل از میلاد)

اشعیا 11:1  عیسی از نسل خون یسی است.

«آنگاه شاخه‌ای از کنده یسی بیرون می‌آید و شاخه‌ای از ریشه او میوه می‌دهد».  

 

از یک باکره متولد شد

اشعیا 7:14  بنابراین خداوند خود نشانه ای به شما خواهد داد: باکره حامله خواهد شد و پسری به دنیا خواهد آورد و او را عمانوئیل خواهد نامید.

در بیت لحم به دنیا آمد

(نوشته شده ~ 710 قبل از میلاد)

میکاه 5:2   «اما تو ای بیت‌لحم افراتا، با اینکه در میان هزاران یهودا کوچک هستی، اما از تو آن کسی که در اسرائیل فرمانروایی می‌کند، برای من بیرون خواهد آمد. از قدیم هستند، از ازل.»

مسیح برای گناهان ما خواهد مرد

(نوشته شده ~ 690 قبل از میلاد)

اشعیا 53:12 " پس او را با بزرگان قسمت خواهم کرد و او غنائم را با قوی تقسیم خواهد کرد، زیرا جان خود را تا سرحد مرگ ریخته است، و در زمره تجاوزکاران به حساب می آید، و گناهان را بر دوش می کشد. بسیارند و برای تجاوزکاران شفاعت کردند».

آنها دست و پای مسیح را سوراخ می کنند و برای لباس او قرعه می اندازند

(نوشته 587 ق.م)

مزمور 22:16-18   "زیرا سگها مرا احاطه کرده اند، جماعت شریران مرا محصور کرده اند، دستها و پاهایم را سوراخ کرده اند. می توانم به تمام استخوانهایم بگویم: نگاه می کنند و خیره می شوند. بر من، جامه‌های مرا میان خود تقسیم کردند و بر جامه‌ام قرعه انداختند.»

شمارش روز تا رسیدن مسیحا

(نوشته شده ~ 540 قبل از میلاد)

دانیال 9:25-26 زمان شروع شمارش را اعلام کرد که منجر به مرگ او شد. از فرمان بازسازی اورشلیم 69 هفت یا 173880 روز (360 روز سال یهودی) وجود خواهد داشت. مسیح گناهان را تمام خواهد کرد و گناهان را پایان خواهد داد. 

«پس بدانید و درک کنید که از زمان صدور فرمان بازسازی و بنای اورشلیم تا مسیح شاهزاده، هفت هفته و شصت و دو هفته خواهد بود. خیابان دوباره ساخته خواهد شد و دیوار حتی در مواقع سخت. «و پس از شصت و دو هفته، مسیح منقطع خواهد شد، اما نه برای خودش. و قوم شاهزاده ای که قرار است بیاید شهر و عبادتگاه را ویران خواهند کرد. پایان آن با سیل خواهد بود و تا پایان جنگ، ویرانی ها مشخص می شود.»

شمارش شروع روز برای 69 هفتگی دانیل

(نوشته شده ~ 430 قبل از میلاد)

نحمیا 2:1-9  این فرمان رسماً در سال بیستم اردشیر در روزی نامشخص در ماه نیسان در سال 445 پیش از میلاد یا مارس/آوریل گریگوریان صادر و آغاز شد.   (نحمیا 2:1-9 را ببینید)

به خاطر 30 قطعه نقره به او خیانت می شود و با آن پول به یک "پاتر" پرداخت می شود. 

(نوشته شده ~ 518 قبل از میلاد)

زکریا 11: 12، 13 " و من به آنها گفتم: "اگر خوب فکر می کنید، قیمت مرا به من بدهید، و اگر نه، خودداری کنید." پس آنها به قیمت من سی قطعه نقره وزن کردند.

13 و خداوند به من گفت، آن را به سفالگر بینداز. و سی قطعه نقره را برداشتم و در خانه خداوند نزد سفالگر انداختم.»

مسیحا سوار بر الاغ به شهر خواهد رفت

(نوشته شده ~ 520 - 518 قبل از میلاد)

زکریا 9:9 دقیقاً می‌گوید که چگونه سوار بر الاغی به شهر می‌آمد.

« ای دختر صهیون، بسیار شاد باش، ای دختر اورشلیم فریاد بزن، اینک پادشاه تو نزد تو می‌آید، او عادل و نجات‌دهنده است، فروتن و سوار بر الاغ و بر اسب کره الاغ. "

100 آیه دیگر در مورد ورود مسیح 

و تحقق آنها

https://www.openbible.info/topics/prophecy_of_the_birth_of_jesus

Daniel's 69 weeks

ریاضی 69 هفته دنیل

همانطور که در بالا ذکر شد، یکی از شگفت انگیزترین پیشگویی ها در کل کتاب مقدس، پیشگویی در کتاب دانیال است. دقیقاً می گوید که مسیح عیسی چه زمانی کشته خواهد شد، و نه برای خودش، (بلکه برای ما). دانیال الهام گرفت که با دادن شمارش دقیق روز به ما بنویسد که چه زمانی این اتفاق می افتد، از فرمان بازسازی و بازسازی اورشلیم. این یعنی 173880 روز از فرمان اردشیر لانگیمانوس که در نیسان 445 صادر شد و در 6 آوریل 32 Anno Domini (سال خداوند) میلادی به پایان رسید (هنوز وجود نداشت).

بررسی سال صدور این فرمان و تاریخ مصلوب شدن لحظه‌ای طول می‌کشد تا به پایین بیایید و واقعاً پارامترها و حمایت‌های پشت فرمان‌ها و رویدادها را بررسی کنید. فقط نپرسید چه زمانی، مطمئن شوید که چرا و چگونه آن را می دانیم. همانطور که در مورد بسیاری از بخش‌های تاریخ قبل از زمان مسیح وجود دارد، بحث‌هایی در مورد اینکه چه زمانی نوشته شد و چه زمانی پادشاهان خاص در قدرت بودند وجود دارد. به عنوان مثال، آیه نحمیا بیان می کند که سال بیستم اردشیر زمانی است که فرمان صادر شده است، بنابراین باید دریابیم که او در چه سالی قدرت را به عنوان پادشاه به دست گرفت.

 

یکی از منابعی که مردم برای این تاریخ ها ارجاع می دهند، از "قانون پادشاهان بابلی" بطلمیوس آمده است. تا آنجا که اردشیر می گوید، بین آنچه او می گوید و یافته های دیگر که در غیر این صورت تأیید می کند، اختلاف سال زیادی وجود دارد، بطلمیوس به وضوح در مورد سوابق مختلف با توجه به آنچه که مخالف آنها است اشتباه می کرد.  او به دلیل عدم دقت به محاکمه کشیده شد و تحت تعقیب قرار گرفت و بارها اشتباه کرده است. متأسفانه "کانون پادشاهان" او هنوز بهترین چیزی است که آنها داشتند، و آن چیزی است که بیشتر مردم هنوز آن را واقعیت می دانند. می توان به راحتی دروغ ها و اشتباهات بطلمیوس منجم را جستجو کرد و همه چیز را در مورد آن خواند. در اینجا پیوندی به یک مقاله با برخی از ارجاعات وجود دارد تا در مورد اینکه چرا مردم تاریخ را اشتباه می گیرند، شروع کنید. 

https://www.ministrymagazine.org/archive/1978/10/biblical-archeology

این جانور چندین سر دارد که قبل از اینکه بتوانیم آن را اهلی کنیم باید به همه آنها رسیدگی شود. نیازی به گفتن نیست که از همان ابتدا این کار بسیار دلهره آور به نظر می رسد، اما اگر مایل باشید بنشینید و مدام بپرسید چرا، و ما از کجا بدانیم می توان این کار را انجام داد؟ چهار "فرمان" ممکن در کتاب مقدس برای بازسازی اورشلیم وجود دارد. از چهار فرمان یافت شده، تنها یکی از آنها حکمی در مورد اورشلیم بود، در حالی که سه فرمان دیگر مربوط به معبد است، و بنابراین این یکی از سران صحبت شده است که می‌تواند به مطالعه زیادی نیاز داشته باشد تا آن را کشف کند.

the 4 decrees.tiff

Chuck Missler - Revelation Session 11  https://youtu.be/TBSPVV7Z4kU

سپس تقویم ها را به همراه اصلاحات تقویم الک می کنیم. تقویم مذهبی گریگوری، جولیان، عبری و مدنی وجود دارد که همگی دارای تصحیحات دقت هستند، و فقط برای یک نکته ناامیدکننده، اگر محاسبات نجومی انجام می دهید باید یک سال اضافه شود، بنابراین سال برای این حکم است. 445، اما از نظر نجومی به دلیل شمارش "سال صفر" به آن 444 می گویند، که در واقع، سال صفر در واقع سال 1 پیش از میلاد است. بنابراین هنگام انجام هر تاریخ نجومی فراموش نکنید که اگر سال است آن سال را به آن اضافه کنید. یک تاریخ قبل از میلاد این همچنین باعث می شود استفاده از ماشین حساب های آنلاین هیچ فایده ای نداشته باشد، زیرا ما نه تنها نیاز به منبع نجوم داریم، بلکه باید بین تقویم های یهودی، جولیانی و میلادی نیز حرکت کنیم. تاریخی که در کتاب مقدس به ما داده شده است در تقویم مذهبی عبری ماه نیسان است که از سال 360 روزه بر اساس ماه است و نه خورشید. خود ماه ها از ماه نو شروع می شوند. حتی تقویم آنها نیاز به "اپکت" یا تنظیمات epagomene داشت، به این معنی که آنها شروع روز را به منظور همگام سازی مجدد تقویم خود با ماه تنظیم کردند.

 

همانطور که در طول زمان رو به جلو محاسبه می کنیم، از سال صفر نجومی عبور می کنیم، که باید به خاطر داشته باشیم که آن را هنگام ارجاع به نجوم برای ماه جدید حذف کنیم. علاوه بر آن، اگر بخواهیم روز هفته را بدانیم، اکنون باید از یک سال شمسی 365.25 روزه و سال های کبیسه، در زمان معکوس کار کنیم. بهتر است در تقویم میلادی باقی بمانید، زیرا با عبور از تقویم میلادی به تقویم جولیانی، باز هم فاصله ای وجود دارد که در سال 1752 برای آمریکا 11 روز بود و با گذشت زمان افزایش می یابد. این شکاف دوباره بسته به کشور متفاوت است. اگر کنجکاو هستید که چه زمانی و چرا، این پیوند بیشتر در مورد آن توضیح می دهد.

https://www.timeanddate.com/calendar/julian-gregorian-switch.html

 

حتی بعد از همه اینها باید تلاش کنیم و معتبرترین منابع را برای تاریخ ها پیدا کنیم. اگر کسی این کار را انجام دهد، به زودی متوجه خواهد شد که بسیاری از مردم تاریخ ارائه می دهند، اما تعداد کمی از آنها واقعاً موافق هستند، یا حتی می توانند دلیل خود را در پشت آن توضیح دهند. تقریباً انگار نیرویی سعی می کند ما را از محاسبه دقیق این پیشگویی ها باز دارد! خوشبختانه مردی به نام سر رابرت اندرسون بود که در دهه 1800 برای اسکاتلند یارد کار می کرد و در سال 1894 کتابی با عنوان "شاهزاده آینده" چاپ کرد. قبل از آگاهی از این تلاش کاملاً چشمگیر که توسط این محقق بسیار باهوش، ماهر و کوشا انجام شده بود، خودم هم نشسته بودم تا پیچ های هفتاد هفته دانیل را بگذارم. من به نکات اصلی مورد نیاز برای محاسبه این پیشگویی رسیدم، مانند دانستن اینکه سال یهودی باید یک سال 360 روزه باشد. من همچنین دریافتم که این فرمان کدام بود، نه تنها به این دلیل که تنها حکمی بود که ریاضی از راه دور برای آن نزدیک بود، بلکه به دلیل پیش فرض بود. من توانستم با محدود کردن تاریخ های دقیق برای سال های سلطنت اردشیر با جستجو در بسیاری از منابع و ارجاع متقابل، کمی نزدیک تر شوم.  سپس هر کاری که از دستم بر می آمد انجام دادم تا اطلاعات مربوط به عید فصح، پروتکل های جشن و جزئیات مصلوب شدن را فاکتور بگیرم. من هم به این نتیجه رسیدم که سر رابرت اندرسون انجام داد، اما من فقط توانستم سال نجومی 444 (445 واقعی) را تعیین کنم و در بررسی تاریخ های پیدا شده در مورد تولد مسیح و تاریخ مصلوب شدن مشکل داشتم. تمام تاریخ‌های گمشده‌ام، و مهم‌تر از آن، دلیل تاریخ‌ها به خوبی و واقعاً با کار جامع سر رابرت اندرسون برای تأیید یافته‌های او، با برجسته‌ترین روش‌های تحقیق ارائه شد. خواندن کتاب او مانند یافتن جعبه‌ای از قطعات پازل گم شده بود که سال‌ها به دنبال آن بودم. اگر پاسخ واقعی و اثبات واقعی در مورد این موارد می خواهید، کتاب او ضروری است. به هر حال، تقریباً هر کشیش یا معلمی که من از آنها یاد می‌گیرم به این کتاب ارجاع داده‌اند، بنابراین قطعاً ارزش مطالعه دارد، و بنابراین من برای بیشتر این بخش منبع این کتاب را خواهم گرفت.

زمان عید فصح

last supper Kenny D.webp

"عشای عید پاک"

گزیده‌هااز فصل 9

«هیچ واژه‌ای نمی‌تواند این تمایز را واضح‌تر از آنچه که در اعلامیه آخر شریعت بیان شده است بیان کند: «در روز چهاردهم ماه اول عید فصح خداوند است. و در روز پانزدهم این ماه عید است.» اعداد 28:16، 17. خروج 12:14-17 و لاویان 23:5، 6 را مقایسه کنید.

با باز کردن فصل سیزدهم سنت جان در پرتو این توضیح ساده، هر سختی از بین می رود. این صحنه در شام عید پاک، در آستانه جشنواره، "قبل از عید فصح" گذاشته شده است. و پس از روایت یا شستن پاهای شاگردان، مبشّر به خروج شتابزده یهودا می‌پردازد و توضیح می‌دهد که دستور خداوند به خائن برای برخی چنین فهمیده شد: «آنچه را که نیاز داریم بخر. در برابر جشن." (یوحنا 13:29) روز عید، سبت بود، زمانی که داد و ستد غیرقانونی بود، و به نظر می رسید که آذوقه مورد نیاز برای جشنواره هنوز در شب قبل قابل تهیه بود. یکی دیگر از خطاهایی که این مناقشه فراوان است، این فرض است که روز یهود همواره از غروب آغاز می‌شود یک نوتامرون محسوب می‌شود. 

برای مثال، روز کفاره (لاویان 23:32) و همچنین سبت هفتگی چنین بود. اما اگر چه عید فصح بین ساعت شش تا نیمه شب خورده می شد، این مدت در قانون تعیین شده بود، نه آغاز پانزدهم نیسان، بلکه عصر یا شب چهاردهم (خروج 12: 6-8 و لاویان 23 را مقایسه کنید. :5). پانزدهم یا روز عید، بدون شک، از ساعت شش صبح روز بعد محاسبه می‌شد، زیرا طبق میشنا (رساله براخوت)، روز در ساعت شش صبح آغاز می‌شد. تصور می کردند که آنها آنجا بودند و سپس عید فصح را می خوردند، و با این حال تصور می کردند که یهودا برای خرید آنچه برای عید فصح لازم است اعزام شده است.

بدون شک، این قاعده رایج و به ویژه در مورد قانون پاکسازی تشریفاتی بود. در واقع همین واقعیت ما را قادر می سازد بدون شک نتیجه بگیریم که عید فصح که یهودیان به دلیل آن از نجس شدن خود با ورود به دادگاه امتناع ورزیدند، شام عید فصح نبود، زیرا آن شام تا بعد از ساعتی خورده نشد. چنین نجاستی از بین می رفت. به زبان شریعت، "هنگامی که خورشید غروب کند، او پاک خواهد شد و پس از آن از چیزهای مقدس خواهد خورد." (لاویان 12:7) در مورد هدایای مقدس روز عید که باید قبل از ساعتی که ناپاک بودنشان از بین می‌رفت باید بخورند، چنین نبود. [8] بنابراین تنها سؤال این است که آیا شرکت در هدیه های صلح جشنواره می تواند به درستی به عنوان "خوردن عید فصح" تعیین شود. خود شریعت موسی پاسخ را می دهد: "پصح را برای یهوه خدای گله و گله خود قربانی کن... هفت روز با آن نان فطیر بخور." (تثنیه 16:2، 3، و با 2 تواریخ 35:7، 8 مقایسه کنید.)

چون روز ساعت شش تمام شد. به علاوه، از نویسندگان یهودی می دانیم که این نذورات (که در تلمود چگیگاه نامیده می شود) بین ساعت سه تا شش خورده می شد و ناپاکی تشریفاتی تا ساعت شش ادامه داشت».

متی 12:40

زیرا همانطور که یونس سه روز و سه شب در شکم ماهی عظیمی بود، پسر انسان نیز سه روز و سه شب در دل زمین خواهد بود.

Jewish feasts with moon phase bmp.bmp

نحمیا درخواست بازسازی و بازسازی اورشلیم را می کند.

Nehemiah asks Artaxerxes.jpeg

نحمیا 2: 1-9

"و در ماه نیسان، در سال بیستم اردشیر شاه، هنگامی که شراب پیش او بود، شراب را گرفتم و به پادشاه دادم. اکنون هرگز از حضور او ناراحت نشده بودم. پادشاه به من گفت: "چرا چهره تو غمگین است، زیرا مریض نیستی؟ این چیزی جز اندوه قلبی نیست." پس به شدت ترسیدم و به پادشاه گفتم: «پادشاه تا ابد زنده بماند، چرا چهره من غمگین نباشد، در حالی که شهر، محل مقبره های پدرانم، ویران است و دروازه های آن در آتش سوخته است؟ ”  سپس پادشاه به من گفت: "چه درخواستی داری؟" پس من به درگاه خدای آسمان دعا کردم. به شهر مقبره های پدرانم تا آن را از نو بسازم.»  سپس پادشاه به من گفت (ملکه نیز در کنار او نشسته است)، "سفرت چقدر خواهد بود؟ و کی برمی گردی؟" پس خشنود شد که پادشاه مرا بفرستد و من برای او زمانی تعیین کردم و به شاه گفتم: «اگر پادشاه را پسندید، نامه‌هایی برای فرمانداران منطقه آن سوی رودخانه به من داده شود تا اجازه دهند. از من بگذرم تا به یهودا بیایم،  و نامه ای به آساف، نگهبان جنگل پادشاه، که باید به من چوب بدهد تا تیرهای دروازه های قلعه را که مربوط به معبد است بسازم. برای دیوار شهر و برای خانه ای که در آن تصرف خواهم کرد.» و پادشاه آنها را برحسب دست نیک خدای من بر من به من عطا کرد.سپس نزد والیان منطقه آن سوی رود رفتم و نامه های پادشاه را به آنها دادم.حالا پادشاه فرماندهان لشکر و سواران را فرستاده بود. me. 

هدف در اینجا تعیین دقیق و ماهیت الهی این نبوت در مورد 69 هفته است، هفته هفتاد که البته به تاریخ دیگری موکول شده است. برای انجام این کار، طبیعتاً باید از آغاز دقیق فرمان و زمان دقیق قطع شدن مسیح، همانطور که در دانیال 9:25,26  آمده است مطمئن باشیم. «پس بدانید و درک کنید که از زمان صدور فرمان بازسازی و بنای اورشلیم تا مسیح شاهزاده، هفت هفته و شصت و دو هفته خواهد بود. خیابان دوباره ساخته خواهد شد و دیوار حتی در مواقع سخت. «و پس از شصت و دو هفته، مسیح منقطع خواهد شد، اما نه برای خودش. و قوم شاهزاده ای که قرار است بیاید شهر و عبادتگاه را ویران خواهند کرد. پایان آن با سیل خواهد بود و تا پایان جنگ، ویرانی ها مشخص می شود.»

این هفته های ذکر شده به عنوان هفتاد دوره هفتگی فهمیده می شود و آن هفت ها سال هستند نه روز. این سالها همچنین سالهای قمری عبری 360 روزه هستند. اگر در این مورد شک دارید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که تعداد روزهایی را که در مکاشفه به ما داده شده است برای دو نیمه 1260 روزه هفته آخر جمع آوری کنید، و وقتی آن 2520 روز را بر 7 تقسیم کردند، 360 به دست خواهند آورد. روز سال به هر حال، تقویم یهودی 360 روز یک واقعیت ثابت است، اما بررسی و تأیید از طریق کتاب مقدس چیز جالبی است. بدیهی است که اگر هفته آخر سالها 360 روز سال باشد، 69 هفته اول نیز چنین است، همانطور که با تأیید صحت این پیشگویی نیز صحت آن را ثابت کردیم. اگر قبلاً در مورد اینکه چگونه می دانیم ما می دانیم که این هفته ها دوره هایی هستند که سال ها تعیین شده است، یاد نگرفته اید، شاهزاده آینده به طور کامل آن را توضیح می دهد، اما این دو پیوند نیز اصل آن را نشان می دهند. 

https://davidjeremiah.blog/decoding-daniels-seventy-weeks-prophecy/

https://www.gotquestions.org/seventy-sevens.html

در ادامه، ابتدا هفت هفت داده شده و سپس 62 هفت به آن اضافه شده است. هفت هفتۀ اول همانطور که در زمان‌های پر دردسر ساخته می‌شود، و سپس 62 هفته باقی‌مانده از سال‌ها، در مجموع 69 هفته سال، و 1 هفته باقی‌مانده برای تاریخ بعدی ذخیره می‌شود که به عنوان زمان شناخته می‌شود. مشکل یعقوب در ارمیا 30:7. بنابراین، 69 ضربدر 7 است که برابر است با 483 سال. هر سال 360 روز طول می کشد، بنابراین ما 483 را در 360 ضرب می کنیم و این به ما 173880 روز از فرمان بازگرداندن اورشلیم تا مرگ مسیح می دهد. ما ابتدا به تاریخ مصلوب شدن نگاه کردیم و اکنون به فرمان برمی گردیم و می بینیم که 69 هفته چگونه بین این دو تاریخ قرار می گیرد. سر رابرت اندرسون، در شاهزاده آینده، به خوبی و واقعاً زمینه هایی را ایجاد کرده است که بر اساس آن می توانیم برای موقعیت دقیق هر رویداد مطمئن باشیم. فصل 9 به تاریخ مصلوب شدن می پردازد و اکنون در فصل 10 او زمان صدور فرمان را به دقت بررسی خواهد کرد.

فرمان بازسازی و بازسازی اورشلیم.

nehemiah decree.jpeg

"تحقق نبوت"
گزیده ای از فصل 10

بیانیه لوقا قدیس صریح و صریح است، مبنی بر اینکه خدمت عمومی خداوند ما در سال پانزدهم تیبریوس سزار آغاز شده است. 28 و 29 آوریل پس از میلاد. عید فصح مصلوب شدن در سال 32 پس از میلاد بود، هنگامی که مسیح در شب عید عید خیانت شد و در روز عید فصح کشته شد.»

همانطور که ما انتظار داریم خدا به عنوان خالق الهی همه چیز دقیق باشد، که خارج از زمان است، در علم و حکمت کامل است، پس می توانیم انتظار داشته باشیم که این پیشگویی اعلام کند که واقعاً توسط او داده شده است، همانطور که اضافه می کنیم دقت خود را نشان می دهد. چند روز پیش از این تاریخ به فرمان بازسازی و بازسازی اورشلیم می رسیم.

فرمان پارسی که استقلال یهودا را بازگرداند، در ماه یهودیان نیسان صادر شد. ممکن است در واقع تاریخ آن اول نیسان باشد، اما: هیچ روز دیگری نامگذاری نشده است، دوره نبوی باید بر اساس یک رویه رایج محاسبه شود. با یهودیان، از روز سال نو یهودیان. بنابراین هفتاد هفته باید از اول نیسان سال 445 قبل از میلاد محاسبه شود."

"در اول نیسان سال جدیدی برای محاسبه سلطنت پادشاهان و برای جشن ها است." - میشنا، رساله «روش هاش».

"دیوار در روز بیست و پنجم ماه ایلول در پنجاه و دو روز به پایان رسید" (نحمیا 6: 15). اکنون پنجاه و دو روز، با اندازه گیری از 25 اِلول، ما را به آب 3 می رساند. بنابراین نحمیا باید دیرتر از اول آب و ظاهراً چند روز زودتر از آن رسیده باشد (نحمیا 2:11). این را با سفر سیزده سال قبل ازرا مقایسه کنید. "زیرا در روز اول ماه اول شروع به خروج از بابل کرد و در روز اول ماه پنجم (آب) برحسب دست نیک خدایش بر او به اورشلیم آمد" (عزرا 7: 9). بنابراین استنباط می کنم که نحمیا نیز در اوایل ماه اول به راه افتاد.

توازی های زمانی بین سفرهای عزرا و نحمیا نظریه مبتکرانه ای را پیشنهاد می کند که هر دو با هم به اورشلیم رفتند، عزرا 7 و نحمیا 2 مربوط به یک رویداد. این بر این فرض استوار است که طبق محاسبات فارسی، سالهای سلطنت اردشیر از بدو تولد او محاسبه شده است، اما فرضی که خیالی و دلبخواهی است، اگرچه نویسنده آن را «به هیچ وجه بعید» توصیف کرده است (ترنس. Soc. Bib. Arch., 2., 110: Rev. DH Haigh, 4 فوریه 1873).

«اکنون ویژگی بزرگ سال مقدس یهودی از آن شب به یادماندنی که ماه اعتدال بر کلبه‌های اسرائیل در مصر تابید، که با قربانی عید پاک به خون آغشته شده بود، بدون تغییر باقی مانده است؛ و نه شک و نه مشکلی در تثبیت آن در محدوده‌های باریک وجود دارد. در سال 445 قبل از میلاد، ماه جدیدی که عید فصح توسط آن تنظیم شد، در 13 مارس در ساعت 7:00 صبح بود و بر این اساس، اول نیسان ممکن است به 14 مارس اختصاص یابد. "

در این مرحله از کتاب سر رابرت اندرسون، او اشاره می کند که چگونه از سر دیگری به نام سر جورج بیدل ایری که در رصدخانه سلطنتی در گرینویچ کار می کرد، کمک گرفت. ممکن است مکان را بشناسید که به دلیل استفاده از آن در تنظیم زمان گرینویچ (GMT) معروف است. توسط ستاره شناس بریتانیایی جورج بیدل ایری (1801-1892) پیشنهاد شد. اولین مشاهدات در 4 ژانویه 1851 انجام شد. پس از توافقی در واشنگتن دی سی در سال 1884 برای ایجاد یک سیستم منطقه زمانی بین المللی، تصمیم گرفته شد که محل دایره ترانزیت ایری نصف النهار درجه صفر، نصف النهار نخست را مشخص کند. رصدخانه در حال حاضر یک موزه است، جایی که این ساز در مکان اصلی خود به نمایش گذاشته شده است.

دایره ترانزیت ایری، گرینویچ، 1891

G.B.Airy transit Circle.jpeg

"برای این محاسبه، من مدیون حسن نیت اخترشناس سلطنتی هستم، که پاسخ او به درخواست من در مورد این موضوع پیوست شده است:

"رصدخانه سلطنتی، گرینویچ."

26 ژوئن I877.

"آقا، - من مکان ماه را از جداول لارگتو در ضمیمه های Connaisance des Tems 1846، توسط یکی از دستیارانم محاسبه کرده ام و در صحت آن تردیدی ندارم. مکان در حال محاسبه برای - 444، 12 مارس 20 ساعت. به‌نظر می‌رسد که به‌نظر می‌رسد ساعت 8 بعد از ظهر روز 12 مارس، حدود 8 ساعت و 47 دقیقه از ماه نو کمتر بود، و بنابراین ماه نو در ساعت 4 و 47 دقیقه بامداد، 13 مارس به وقت پاریس رخ داد.»

من هستم و غیره
"(امضا،) GB AIRY."

 

بنابراین، ماه جدید در اورشلیم در 13 مارس 445 قبل از میلاد (444 ستاره شناسی) در ساعت 7 رخ داد. 9 متر صبح"

(یادداشت جانبی از آن نوشته شده است)

من فکر می‌کردم که از بین همه افرادی که درخواست کمک می‌کنند، این واقعیت که او توانست از سر ایری کمک بگیرد بسیار عالی بود. اگر کسی صلاحیت انجام این محاسبات را داشت، فکر می‌کنم توسعه‌دهنده مریدین نخست این کار را انجام می‌دهد... اکنون هر کسی که در ریاضیات نابغه نجومی نیست، می‌تواند از برنامه‌ای مانند استلاریوم برای بررسی این موضوع برای خودش استفاده کند. من انجام داده ام. ماه نو به طور طبیعی از منظر ما به خورشید نزدیک‌تر خواهد بود، بنابراین نامرئی خواهد بود و به دلیل موقعیتش قادر به بازتاب نور هیچ فازی به ما نیست. این همان چیزی است که انتظار داشتم پیدا کنم، و در واقع همان چیزی است که پیدا کردم. اینکه چگونه این افراد با استفاده از میزهای Largeteau آن را به دقیقه می‌رسانند، فراتر از آن است!

"و می توان تاریخ آن را مشخص کرد. مطابق با رسم یهودیان، خداوند در روز هشتم نیسان "شش روز قبل از عید فصح" به اورشلیم رفت. خورده شد، در آن سال در روز پنج‌شنبه، هشتم جمعه قبل بود. بنابراین، او باید سبت را در بیت عنی گذرانده باشد؛ و در عصر روز نهم، پس از پایان سبت، شام در خانه مارتا برگزار شد. در روز بعد، دهم نیسان، او وارد اورشلیم شد، همانطور که در اناجیل ثبت شده است.

[5] "هنگامی که مردم در جماعت بسیار به عید فطیر در روز هشتم ماه زانتیکوس، یعنی نیسان آمدند (یوسف، جنگ ها، 6. 5، 3). "و عید فصح یهودیان بود. نزدیک بود، و بسیاری قبل از عید فصح از دیار به اورشلیم رفتند تا خود را تطهیر کنند...سپس عیسی، شش روز قبل از عید فصح، به بیت عنیا آمد» (یوحنا 11:55؛ 12:1).

[6] لوین، فاستی ساکری، ص. 230.

تاریخ یولیانی آن دهم نیسان، یکشنبه 6 آوریل 32 پس از میلاد بود. در آن زمان، فاصله بین صدور فرمان بازسازی اورشلیم و ظهور علنی «مسیح شاهزاده» چقدر بود - بین 14 مارس. 445 ق.م و 6 آوریل 32 بعد از میلاد؟ این فاصله دقیقاً و تا همان روز شامل 173، 880 روز یا هفت بار شصت و نه سال نبوی از 360 روز، شصت و نه هفته اول نبوت جبرئیل بود.

اول نیسان در سال بیستم اردشیر (فرمان بازسازی اورشلیم) 14 مارس 445 پیش از میلاد بود. دهمین نیسان در هفته مصائب (ورود مسیح به اورشلیم) 6 آوریل 32 پس از میلاد بود. مدت زمان بین 476 سال و 24 روز بود. (روزها به طور فراگیر محاسبه می شوند، همانطور که در زبان نبوت لازم است، و مطابق با رویه یهودیان).

اما 476 x 365 = 173740 روز

اضافه کردن (14 مارس تا 6 آوریل، با احتساب هر دو) 24 روز

برای سالهای کبیسه 116 روز اضافه کنید

در مجموع برابر با 173880 روز است

و 69 هفته سال نبوی 360 روزه (یا 69 x 7 x 360) 173880 روز.

شاید بهتر باشد در اینجا دو نکته توضیحی ارائه شود. اولین؛ در محاسبه سالهای قبل از میلاد تا پس از میلاد، یک سال باید همیشه حذف شود. زیرا بدیهی است. gr.، که از 1 قبل از میلاد تا 1 پس از میلاد دو سال نبود، بلکه یک سال بود. 1 قبل از میلاد باید به عنوان 0 قبل از میلاد توصیف شود، و ستاره شناسان آن را به این ترتیب محاسبه می کنند، که تاریخ تاریخی 445 قبل از میلاد را 444 توصیف می کنند. و ثانیا، سال جولیان 11 متر است. 10 46 ثانیه یا تقریباً 129 امین قسمت روز، طولانی‌تر از میانگین سال شمسی. بنابراین، تقویم جولیان شامل سه سال کبیسه بیش از حد در چهار قرن است، خطایی که در سال 1752 پس از میلاد به یازده روز رسید، زمانی که تقویم انگلیسی ما با اعلام 3 سپتامبر به عنوان 14 سپتامبر و با معرفی اصلاحات گریگوری تصحیح شد. که سه سال دنیوی از چهار سال را سالهای رایج می داند; سابق. گرم، 1700، 1800 و 1900 سالهای رایج و سال 2000 یک سال کبیسه است. "روز کریسمس قدیم" هنوز در تقویم های ما مشخص است و در برخی مناطق در 6 ژانویه مشاهده می شود. و تا به امروز این تقویم در روسیه اصلاح نشده باقی مانده است."

نتیجه

این کتاب در کنار هم قرار دادن برخی از قطعات پازل گم شده برای یکی از شگفت انگیزترین پیشگویی های کتاب مقدس بسیار مفید بود. خواندن کل کتاب شاهزاده آینده را به شدت توصیه می کنم. او استدلال درستی برای استنباطات خود ارائه می دهد که می توان آن را تأیید کرد. البته این باعث نمی شود که مردم بگویند او اشتباه کرده است، اما همیشه کسی وجود دارد که بگوید اشتباه می کند.  به همین دلیل است که ما باید خودمان همه چیز را بررسی کنیم، نه تنها تأیید کنیم، بلکه بنشینیم و اعداد را خرد کنیم. متغیرهای زیادی وجود دارد، و به لطف همه تغییرات تقویم، کار آسانی نیست.

بسیار عالی بود که دیدیم سر رابرت اندرسون با محاسبه دستی آن با گرگوریان چه کرد، سپس تمام خطاها را از تغییرات حذف کرد و به همان 173880 روز رسید. ناگفته نماند که برای رسیدن به تاریخ مصلوب شدن نیز مجبور بود به صورت دستی فاصله زمانی را وصل کند. این یک راه عالی برای بررسی متقاطع بود. حتی با این حال، هنگام استفاده از یک رایانه تقویم مدرن، اگر تعداد روز 173,880 را از 13 مارس 445 وصل کنید، مستقیماً در روز پیشنهادی 3 آوریل 32 پس از میلاد فرود می آیید  

هرگز فراموش نمی کنم اولین باری را که به تنهایی این کار را انجام دادم، بدون اینکه انتظار زیادی داشته باشم، و سپس وقتی دیدم 173880 روز دقیقاً بین دو تاریخ قرار گرفته است، با تعجب آنجا نشستم. مسلماً اختلافات کوچکی بین این الگوریتم‌های برنامه‌ریزی‌شده در این ماشین‌حساب‌های آنلاین وجود دارد، مانند یک روز در اینجا یا آنجا، یا اینکه روز هفته با یک روز متفاوت است.

حتی با وجود همه این اشتباهات در تقویم، این واقعیت که ما به دقت دقیق هستیم، حیرت آور است! البته، با کتاب دانیال، ظهور و سقوط پادشاهی پیشگویی شده که توسط دانیال به پادشاه نبوکدنصر داده شد، و این پیشگویی دقیقاً 69 هفته، مردم آن را جعلی می دانند که سالها بعد در جریان شورش مکابیان نوشته شده است. خوشبختانه، ما در حال حاضر به اندازه کافی مصنوعات پیدا کرده‌ایم که به خوبی، و حمایت واقعی از دانیال و نبوکدنصر وجود داشته و در قرن ششم قبل از میلاد نوشته شده است، پیش‌گویی‌ها واقعی هستند و خدا واقعاً شگفت‌انگیز است. او به روش‌های بی‌شماری ثابت کرده است که کل کتاب مقدس پیامی یکپارچه و ناگسستنی است که فقط می‌توانست توسط خود خدا داده شود. یگانه و تنها خدای کتاب مقدس عبری. تا ابد ستایش شود.

اثبات شگفت انگیز دانیل واقعا بود
در قرن ششم قبل از میلاد نوشته شده است

همچنین بر اساس اناجیل، روایات بسیار جالب دیگری نیز در مورد تاریکی رخ داده در آن روز ثبت شده است. ردیابی زمان دقیق زلزله کمی دشوارتر است، اما تاریکی که از ظهر رخ داد و به مدت سه ساعت به طول انجامید، واقعاً مورد توجه قرار گرفت. برخی از مورخان اولیه در مورد چند چیز اتفاق نظر نداشتند که یکی از آنها تاریخ مصلوب شدن است. با این حال، همانطور که ما همین الان دیدیم، این نبوت فقط می تواند در یک مکان قرار گیرد. با این وجود، سه ساعت تاریکی که از ظهر آغاز شد توسط چندین نفر ثبت شد. یکی از عجیب‌ترین روایت‌ها مربوط به امپراطور چین Guangwu است که در ویدیوی بعدی مشاهده می‌شود.

"امپراتور چین به گوانگوو نشانه هایی از مصلوب شدن و رستاخیز عیسی داده شد" 12:26

تاریکی ظهر  

«اکنون از ساعت ششم تا ساعت نهم تاریکی بر تمام زمین حاکم شد.» متی 27:45-46  

     این قطعا چیزی است که دور از ذهن نخواهد ماند. مکان‌های مختلفی وجود دارند که این رویداد را ثبت می‌کنند، اما یکی از مکان‌های خاص که به ما کمک می‌کند تاریخ دقیق مورد بحث را تأیید کنیم، این که از فلگان است، و گفته می‌شود که در عید فصح سال 33 پس از میلاد اتفاق افتاده است، در اینجا موارد بیشتری برای این رویداد گنجانده شده است. به دلیل شواهد، اگرچه موارد بیشتری از این موارد وجود دارد، اما به اندازه کافی برای تأیید تاریخ مصلوب شدن گنجانده شده است.

مورخ رومی، روفینوس آکیلیا (344/345-411)

یکی از اولین مورخان این دوره، روفینوس آکیلیا، به‌عنوان بخشی از کاری که او در مورد تاریخ کلیسایی اوسبیوس تکمیل کرد، شامل بخشی است که دفاعیاتی را که لوسیان انطاکیه از ماکسیموس قبل از مرگش در اثر شهادت در سال 312 پس از میلاد از ماکسیموس ارائه کرده است، توصیف می‌کند. نویسنده رومی کاملاً مطمئن بود که تاریکی توصیف شده توسط اناجیل که گفته می شود در مصلوب شدن عیسی ناصری اتفاق افتاده است بخشی از پرونده تاریخی بایگانی روم است.

«در نوشته‌های خود جست‌وجو کنید، خواهید دید که در زمان پیلاتس، هنگامی که مسیح رنج می‌کشید، ناگهان خورشید کنار رفت و تاریکی به دنبالش آمد».[4]

 

این بیانیه توسط یک مورخ رومی، نه تنها روایت عهد جدید را تأیید می کند که تاریکی در زمان مصلوب شدن عیسی رخ داده است، بلکه به عنوان دلیلی بر این امر است که اسنادی به غیر از کتاب مقدس در سوابق دوران باستان وجود دارد که مصلوب شدن مردی را توصیف می کند. "مسیح."  

مورخ مسیحی پائولوس اوروسیوس (375-418) نوشت:

«عیسی داوطلبانه خود را به مصائب تسلیم کرد، اما به دلیل بی تقوای یهودیان، دستگیر شد و به صلیب میخکوب شد، زیرا زمین لرزه بسیار بزرگی در سراسر جهان رخ داد، صخره ها بر کوه ها شکافتند و بخش های زیادی از بزرگترین بخش ها شهرها توسط این خشونت خارق العاده سقوط کردند. در همان روز نیز، در ساعت ششم روز، خورشید کاملاً پوشیده شد و شبی نفرت انگیز ناگهان زمین را تحت الشعاع قرار داد، چنان که گفته شد: «عصری بی شرمانه از شب ابدی هراس داشت». علاوه بر این، کاملاً روشن بود که نه ماه و نه ابرها بر سر راه نور خورشید قرار نمی گیرند، به طوری که گزارش شده است که در آن روز ماه، چهارده روزه بود، و تمام منطقه آسمان در آن پرتاب شد. بین، دورترین فاصله از دید خورشید بود، و ستارگان در سراسر آسمان می درخشیدند، سپس در ساعات روز یا بهتر است بگوییم در آن شب وحشتناک. این را نه تنها اعتبار اناجیل مقدس، بلکه حتی برخی از کتب یونانیان نیز تأیید می کند.»

مورخ یونانی، فلگون ترالس (80  ~ 100s)

گزارش قابل توجهی از مورخ یونانی، فلگون، که سه ساعت تاریکی در اورشلیم را در زمان تیبریوس سزار، زمانی که عیسی به صلیب کشیده شد، توصیف کرد:

این خسوف در هنگام طلوع ماه از اورشلیم قابل مشاهده بود... برای اولین بار از اورشلیم در حدود ساعت 6:20 بعد از ظهر (شروع سبت یهودیان و همچنین شروع روز عید پسح در سال 33 بعد از میلاد ) با حدود 20 درصد از دیسک آن در چتر سایه زمین قابل مشاهده است. کسوف سی دقیقه بعد در ساعت 6:50 بعد از ظهر به پایان رسید.

ژولیوس آفریقانوس، مورخ رومی تالوس (~50)

ژولیوس آفریقانوس گزارش می دهد که به گفته مورخ رومی تالس، تاریکی نمی تواند ناشی از خورشیدگرفتگی باشد. عید فصح همیشه در روز چهاردهم نیسان و در ماه کامل برگزار می شود. خسوف تنها زمانی رخ می دهد که ماه نو و زیر خورشید باشد. از نظر علمی غیرممکن است که خورشید گرفتگی کامل همزمان با ماه کامل رخ دهد.

قرن دوم، ترتولیان (160-200)

ترتولیان، یکی از مدافعان ایمان اولیه کلیسای مسیحی، تاریکی پیرامون مصلوب شدن را دقیقاً در زمانی از روز که عیسی بر روی صلیب بود رخ می داد.

«در همان ساعت (به عنوان مصلوب)، نور روز خاموش شد، هنگامی که خورشید در همان زمان در شعله نصف النهار خود بود. کسانی که نمی دانستند این در مورد مسیح پیش بینی شده بود، بدون شک آن را یک خسوف می دانستند. خود شما هنوز گزارشی از سرگذشت جهان در آرشیو خود دارید (حساب فلگان).

این اطلاعات از https://robertcliftonrobinson.com/2015/01/10/the-darkness-at-noon-during-jesus-crucifixion-is-confirmed-by-secular-historians/ گرفته شده است که در آن می توان موارد بیشتری را یافت.

دو ویدیوی زیر اینجا هستند تا کنجکاوی‌های طبیعی را که در پی این موضوعات اتفاق می‌افتند کافی باشد.

"تاریخ تولد واقعی عیسی (مسیح یشوا)". 15:39

"دکتر دیوید وود قیام مسیح را ثابت می کند" 20:35

It never ceases to amaze me, that no matter how many times a person can read the Bible, there is always something else to learn, and more is being uncovered about it every day. Some stories we have heard for so long, it never occurs to the reader to ask, "What is meant by that?" We just accept it, because we are so used to it. When Jesus was born he was given frankincense, gold, and Myrrh, as seen in Matthew 2:11. He was born in Bethlehem, and he was wrapped in swaddling cloth, and laid in a manger, and all of these things have serious significance.

Frankincense – The Deity of Jesus

Frankincense was burned in the temple as an offering to God (Exodus 30:34-38). By bringing this gift, the Magi affirmed Jesus was no ordinary man; he is both fully man and fully God.

Gold - The Kingship of Jesus

All throughout the Bible we see the value, rarity, and symbolic reference of gold to purity which does not tarnish. In those days, gold was usually only commonplace for kings. Not to mention the use of Gold in the Holy place, and the Holy of Holies. The wise men knew who Jesus was, and his incarnation heralded the presence of God. Immanuel means God with us, and according to the prophets he was going to be the sacrifice of atonement, which he would make when he went to the cross. This leads us into the reason for the next gift.

Myrrh - The Death of Jesus

The Magi knew what the prophets said would happen to him from the writings found in Isaiah 53, King David's Psalm 22, Zechariah 11:12,13,  Daniel 9:25,26, and other places. They knew he was God, come as a man to die for us, and this expensive Myrrh was used for embalming, as we read in John 19:38-40, myrrh was being mixed by Nicodemus as an embalming fluid for Jesus, at the time of his death. I wonder if it was the same gift he was giving as a child...

 

People do not travel as far as the Magi did through a desert, escaping near death from Herod, and then give 3 ridiculously expensive, and very symbolic gifts to a young child, unless they had good reason to believe was indeed who he was. As seen in the next video, there is more symbolic significance to this, because when he was born he was placed in a manager, and wrapped in swaddling cloth. Typically, this is the way you would expect to find a lamb. The fact that Jesus arrived prefigured as a lamb, and was given those three gifts is just another loud declaration that this was no ordinary man. This was the one and only, God man who redeemed the whole world, for all of time, Just as he knew he would, from day one. 

Thank you for this video David. Our God is awesome!

"تاریخ تولد واقعی عیسی (مسیح یشوا)". 15:39

The Rapture

غصب

"تاریخ تولد واقعی عیسی (مسیح یشوا)". 15:39

Logical Concepts To Remember
By Rapture Watchers

We believe firmly in the pre-tribulation rapture because that’s what the Bible teaches. We believe that the rapture of the church (The catching away of believers) and the Second Coming are two separate events. The scriptures describing the Rapture and the Second Coming make it clear that they are 2 separate events.

The Word teaches that Jesus will imminently return like a thief in the night and snatch away all Believers in the twinkling of an eye (keep watch, thief in the night, business as usual, you know not the day or hour etc) The Second Coming of Christ is not an imminent event as it can be precisely calculated. That’s because the book of Revelation reveals that the Second Coming will occur exactly 2,520 days after the Tribulation begins. (Revelation 11:3 & 12:6)

The Rapture of the church can happen any moment (again, imminence) but the Second Coming will happen after 21 judgements befall the earth. It will not happen as a thief in the night, it will not be “business as usual” The tribulation will be anything but “business as usual” it will not be as in the days of Noah where people are buying, selling, marrying, living normal everyday lives. It will be a time of absolute horror and judgements upon the whole world.

 

This (as in the days of Noah - Matthew 24: 37-39, Luke 17:26) cannot be referring to the end of the tribulation period. It has to be referring to before the 7 year tribulation when people are eating and drinking, marrying and giving in marriage, until the day that Noah entered into the ark, And knew not until the flood came, and took them all away; so shall also the coming of the Son of man be. (- Business as usual. - It’ll take billions by surprise! - Cannot be calculated! - Imminence!)  Going into more detail would be that God has never poured out his wrath on the just with the unjust alike (see Genesis 18 where Abraham pleads for Soddom).

The Word is clear we will be taken from the time of trial. (Revelation 3:10, 1 Thessalonians 5:1-11) The lamb who was slain is the only one who can open the seal judgements which tells us judgment of God is at the very start of the tribulation, not middle. The post tribulation doesn’t fit for many reasons, one of which being that when the Rapture happens we are given glorified bodies that cannot marry. If the rapture (hypothetically) was at the END and the few saints that make it through the horrific tribulation period are there waiting: picture this they get their glorified body, go up on a cloud to meet Jesus. Get on their horse, come right back down for the battle of armageddon (Many refer to this as the yo-yo rapture. Up & Down) Now the battle of armageddon takes place. All of God’s enemies are destroyed. He then separates the sheep from the goats (the sheep according to the post-trib view point now have glorified bodies) the goats will go to eternal punishment.

 

Question: Who will repopulate the earth now that there are no humans left on earth?

Answer: There would be no one left to populate the earth during the millennial reign of Christ. This would disrupt the last 1000 years of human history. This simply cannot work. There will be humans populating the earth during the millennial reign of Christ. Glorified bodies cannot reproduce.

Which means that those left behind at the Rapture will have given their lives to Christ during the Tribulation period and they will be the Sheep (At the sheep and goat judgement) that enter into the millennial kingdom and repopulate the earth.

All throughout the New Testament we are told repeatedly that we will be taken from the wrath to come, that we are not appointed to wrath.

And we are to comfort one another with these words. When you read revelation and see what the people have to go through you’ll find there’s nothing comforting or encouraging in that. The tribulation is for the earth dwellers. Not for the body of Christ. At the Rapture Jesus appears on a cloud at the battle of Armageddon he appears on earth and splits the mount of olives.

 

One event happens in the twinkling of an eye and the other happens for the world to see. 1 Thessalonians 5, Revelation 3:3 both tell us that it will not overtake us as a thief in the night and that THEY shall not escape (speaking of the earth dwellers) but YE BRETHREN are not in darkness that that day will overtake you as a thief in the night. Enoch was Raptured (Hebrews 11:5, Genesis 5:21-24) before the flood. (A picture of the church & the Rapture before the wrath begins.)

The 7 year tribulation is for the salvation of the Jewish nation. The church is nowhere to be found. Revelation 1-4 the church is mentioned 19 times after that the church is not mentioned again until chapter 22 verse 16 — after the tribulation has ended. There is mention of “saints” but these would be those who are saved during the tribulation in response to the Rapture (we call them tribulation saints), the Word of God (Bibles people will find) the wrath of God (Isaiah 26:9), the evangelism of 144,000 Jews (Revelation 7), the preaching of the Two Witnesses in Jerusalem (Revelation 11) and the proclamation of the Gospel by an angel who navigates the globe at the end of the tribulation, right before the final pouring out of God’s wrath (Revelation 14:6-7) will get many peoples attention and bring many souls to a saving knowledge of Jesus Christ.And in conclusion it’s our blessed hope.

Looking for that blessed hope, and the glorious appearing of the great God and our Savior Jesus Christ;

Titus 2:13

Because thou hast kept the word of my patience, I also will keep thee from the hour of temptation, which shall come upon all the world, to try them that dwell upon the earth. Revelation 3:10

Wherefore comfort one another with these words.

1 Thessalonians 4:18

Wherefore comfort yourselves together, and edify one another, even as also ye do.

1 Thessalonians 5:11

And to wait for his Son from heaven, whom he raised from the dead, even Jesus, which delivered us from the wrath to come.

1 Thessalonians 1:10

For God hath not appointed us to wrath, but to obtain salvation by our Lord Jesus Christ,

1 Thessalonians 5:9

For we know that the whole creation groaneth and travaileth in pain together until now. 23And not only they, but ourselves also, which have the firstfruits of the Spirit, even we ourselves groan within ourselves, waiting for the adoption, to wit, the redemption of our body. 24For we are saved by hope: but hope that is seen is not hope: for what a man seeth, why doth he yet hope for? 25But if we hope for that we see not, then do we with patience wait for it. Romans 8: 22-25 22

Let not your heart be troubled: ye believe in God, believe also in me. In my Father’s house are many mansions: if it were not so, I would have told you. I go to prepare a place for you. And if I go and prepare a place for you, I will come again, and receive you unto myself; that where I am, there ye may be also. John 14: 1-3

For the Lord himself shall descend from heaven with a shout, with the voice of the archangel, and with the trump of God: and the dead in Christ shall rise first: Then we which are alive and remain shall be caught up together with them in the clouds, to meet the Lord in the air: and so shall we ever be with the Lord. Wherefore comfort one another with these words.

1 Thessalonians 4:16-18

Behold, I shew you a mystery; We shall not all sleep, but we shall all be changed, In a moment, in the twinkling of an eye, at the last trump: for the trumpet shall sound, and the dead shall be raised incorruptible, and we shall be changed. For this corruptible must put on incorruption, and this mortal mustput on immortality. So when this corruptible shall have put on incorruption, and this mortal shall have put on immortality, then shall be brought to pass the saying that is written, Death is swallowed up in victory. O death, where is thy sting? O grave, where is thy victory? The sting of death is sin; and the strength of sin is the law. But thanks be to God, which giveth us the victory through our Lord Jesus Christ. Therefore, my beloved brethren, be ye stedfast, unmoveable, always abounding in the work of the Lord, forasmuch as ye know that your labour is not in vain in the Lord.

1 Corinthians 15: 51-58

All of this is just the tip of the iceberg, and so without further ado, it is time to be directed to the most comprehensive list, consisting of 250 reasons for a pre-tribulation rapture. I have never seen more biblical references, or all inclusive hermeneutics of all the other biblical doctrine being shown for the continuity of scriptural cross agreement.

If there ever was more amazing information packed into one effort, i haven't seen it.

This definitely worth the read whether you already understand why the pre-tribulation rapture is sound doctrine, or not. This is packed with wisdom and clarity regarding many biblical doctrines.

     بارها گفته شده است که کتاب مقدس آموزه ی غرق شدن قریب الوقوع را آموزش می دهد، به این معنی که هر لحظه ممکن است اتفاق بیفتد. تا آنجا که به نوع بشر مربوط می شود، این حقیقت است و همیشه صادق بوده است، حتی زمانی که پیشگویی هایی که به طور کامل درک نشده بودند، شناخته شدند. با این حال، به احتمال زیاد، تا زمانی که اسرائیل برگ های خود را بیرون نمی داد، رستگاری نمی توانست اتفاق بیفتد، در غیر این صورت آنها باید یک ملت می شدند و همه در عرض سه سال و نیم به اسرائیل می شتابند تا پیشگویی های خاصی در طول مصیبت انجام شود. . ما هرگز به طور قطعی نمی دانیم، اما هر چه زمان بیشتر می گذرد، کلماتی که تا زمان پایان بسته بودند، بیشتر درک می شوند.  

 

     ما هرگز نتوانستیم پیش بینی کنیم که چه زمانی اتفاق می افتد، زیرا این به ما داده نشده است. ما می دانیم، از جمله چند چیز دیگر، این اتفاق نمی افتد تا زمانی که تعداد کامل غیریهودیان وارد شوند، و به ما گفته شود، و قرار است طوری زندگی کنیم که گویی مالک زمین می تواند هر لحظه برگردد. این در جاهایی مانند متی 24:42-51 روشن شده است.  با این حال، الگوها، سرنخ‌ها و نشانه‌های زیادی وجود دارد که به ما داده شده است که مراقب آن باشیم، زیرا می‌دانیم که این روز مانند یک دزد خواهد آمد، درست همانطور که اول تسالونیکیان 5:4 می‌گوید: «اما شما، برادران، در تاریکی نیستید، بنابراین که این روز مانند دزد بر شما پیشی گیرد.»  نه، ما روز و ساعت را نمی دانیم، اما در انجیل چیزهای زیادی وجود دارد که از طرف خداوند برای مطالعه در اختیار ما قرار داده است تا در تاریکی نباشیم و این روز بر ما غلبه نکند. مثل یک دزد ما شاهد آمدن آن خواهیم بود، و چیزهای زیادی درست در مقابل ما آشکار شده است، برای ما که مراقب هستیم. در واقع نزدیک است.

 

     به صراحت به ما گفته می شود که نسلی که ببیند اسرائیل برگ های خود را بیرون می آورد، آخرین نسل خواهد بود. من مطمئن هستم که همه کسانی که قبل از سال 1948 زندگی می کردند، چندان مطمئن نبودند که آیا این وعده نسل محقق شده است یا نه. به ویژه پس از اولین کنگره صهیونیستی و اعلامیه بالفور و سپس جنگ های جهانی در اواخر دوره های زمانی رخ داد. آنها احتمالاً با اطمینان فکر می کردند که این پایان است، و هیتلر دجال است، که در واقع "میل به فتح" بود. حتی قبل از وقوع آن، بسیاری از پیشگویی های کتاب مقدس، تا زمان پایان، هنوز بسیار ناشناخته و مهر و موم شده بودند. به محض اینکه کنگره صهیونیستی و بیانیه بالفور اتفاق افتاد، الگوی فکری و پرسشی که "آیا ما نسل هستیم" را باز می کرد؟ اگرچه احتمالاً به نظر می رسید که آنها با قالب آن مطابقت دارند، هنوز چیزهای زیادی در آن زمان در جای خود نبودند، که در واقع امروز در جای خود هستند و همچنان که نزدیکتر می شویم در جای خود قرار می گیرند. آن دو جلسه استماع کنگره تنها مراحلی بودند که به اسرائیل اجازه داد برگه های خود را مطرح کند، با این حال آنها خود برگ نبودند. درست مانند زمانی که کوروش پادشاه تنها گام‌هایی را برای فرمان بازسازی اورشلیم برداشت، با این حال او در واقع مانند اردشیر فرمان شروع بازسازی خود را صادر نکرد. این همان چیزی است که شمارش روز 69 هفته دانیال آغاز می شود، و تبدیل شدن اسرائیل به یک ملت همان چیزی است که نسل آخر را آغاز کرد.  

    قبل از اینکه به جزئیات رپچر بپردازیم، می‌خواهم به این بحث «قبل، اواسط یا بعد از رپچر» بپردازم. من شخصاً بسیار آماده بودم که اجازه دهم کتاب مقدس به من بگوید که چه زمانی بود، هر زمان که ممکن بود. وقتی خودم کتاب مقدس را خواندم، در هیچ نقطه‌ای چیزی جز لذتی که قبل از «هفت» پایانی رخ می‌داد، دریافت نکردم. من می بینم که او در مورد دو گروه جداگانه از مردم (یهودیان و غیریهودیان) و از دو رویداد جداگانه (تسخیر و بازگشت نهایی) صحبت می کند. اینطوری به من رسید...  

     سپس به همه طرف‌های بحث، Pre، Mid و Post گوش دادم. هنوز برای متقاعد شدن باز است، و به سرعت برای من آشکار شد که هیچ هماهنگی و توافقی بین متون مقدس برای هیچ دیدگاه دیگری وجود ندارد، به جز یک خلسه قبل از مصیبت. دیدگاه‌های دیگر نیازمند جداسازی و جداسازی آیات برای حمایت از دیدگاه آنها هستند. اگر دو یا چند با هم قرار گیرند، با یکدیگر اختلاف نظر دارند، مگر اینکه دو نهاد مجزا باشند. هرکسی که دیدگاهی غیر از لذتی دارد که قبل از هفته آخر سال اتفاق می‌افتد، به سادگی «به درستی تقسیم نمی‌کند» که عیسی چه کسی را مورد خطاب قرار می‌دهد، یا در مورد آن صحبت نمی‌کند، اما همچنین شواهد بسیار بیشتری وجود دارد که نشان می‌دهد دو رویداد جداگانه در گذشته بسیار دور از آن گذشته است. همانطور که به زودی خواهید دید.

     فقط یک دیدگاه می تواند در اینجا صحیح باشد و همه ما به زودی متوجه خواهیم شد، اما این انجیل نیست که ما را نجات می دهد و نباید ما را به عنوان برادر و خواهر در مسیح تقسیم کند. یک روز همه ما می دانیم و دیگر مهم نیست. هیچ کس قرار نیست با درک 100% از کتاب مقدس به بهشت برسد و بگوید: "بله، من همه چیز را همیشه می دانستم".  در واقع، من کاملاً مطمئن هستم که همه ما از بسیاری جهات در مورد بخش‌هایی از کتاب مقدس که هرگز متوجه آن‌ها نشده‌ایم، یا حتی هرگز یاد نگرفته‌ایم، ذهن معنوی‌مان کاملاً منفجر می‌شود.

     با این حال، پس از تحقیق عمیق در مورد ربوده شدن، و ذهنی کاملاً باز در مورد هر چیزی که قرار بود بر اساس پشتیبانی ادبی باشد، متوجه شدم دلایل بسیار بیشتری وجود دارد که باور کنم کلیسا قبل از هفته آخر گرفتار شده است.  شاید گفتن آن عجیب به نظر برسد، اما اگر کنجکاو هستید که آن را ببینید، در انجیل در مجموع هفت رویداد "خلقه" وجود دارد که در این پیوند توضیح داده شده است.

https://www.biblebc.com/Studies/A%20Ready%20Church/seven_raptures_in_the_bible.html

     کلید تقسیم درست با پرسیدن اینکه با چه کسی صحبت می شود، یا در مورد آن، چیزی است که درک جذبه کلیسا و بازگشت مسیح در نبرد آرماگدون را باز می کند. هر بار که "پایان" مورد بحث قرار می گیرد، دو گروه متمایز مورد خطاب قرار می گیرند. یا در مورد هفته پایانی سالها صحبت می شود که مسیح توجه خود را به قوم یهود برمی گرداند، یا به کلیسا برای روز ملاقات با مسیح در هوا امیدوار می شود. پس از شروع مصیبت، دیگر حتی از کلیسا نام برده نمی شود. مصیبت آخرین هفته سالهای دانیال است که به وضوح برای قوم اسرائیل بیان شده است. بله، افراد غیر یهودی وجود خواهند داشت که از مصیبت نجات خواهند یافت، زیرا آنها علامت را رد کرده اند، اما این گونه است که خدا با قوم اسرائیل پایان خواهد داد.  

     ما می دانیم که هفت سال مصیبت هفت سال است، زیرا این آخرین "هفته" یعقوب است، که یک هفته از سالها بود، از دانیال 9:20-27، و این مشکل یعقوب از ارمیا 30:7 است.  " آن روز چقدر وحشتناک خواهد بود! هیچ کس دیگری مانند آن نخواهد بود. برای یعقوب زمان سختی خواهد بود، اما او از آن نجات خواهد یافت."  یکی از دلایلی که ما می دانیم یعقوب یک نوع اسرائیلی است، به خاطر پیدایش 32:27 است و او گفت:  نام تو دیگر یعقوب نامیده نخواهد شد، بلکه اسرائیل. زیرا با خدا و با مردم مبارزه کردی و پیروز شدی.»

     خدا پیشگویی های مکتوب کتاب مقدس را با طراحی پیچیده ساخته است... کسانی که متواضع هستند و ایمان دارند، مطالعه خواهند کرد و به دنبال پاسخ خواهند بود. کسانی که قبلاً تصمیم گرفته‌اند باور نکنند، دیگر اذیت نخواهند شد. وقتی برای اولین بار آمد، تمام پیشگویی های دقیق انبیای خود قوم یهود را برآورده کرد، اما او را رد کردند، زیرا آنها تصمیم داشتند که چگونه باید به نظرشان برسد، و این طور به نظر نمی رسید. آنها می خواستند که او با میله ای آهنین رم را فتح کند، اما او این کار را نکرد...

هدف از تمثیل

 

و شاگردان آمدند و به او گفتند: «چرا با آنها مثل ها صحبت می کنی؟»

او پاسخ داد و به آنها گفت: «زیرا به شما داده شده است که اسرار ملکوت آسمان را بدانید، اما به آنها داده نشده است. زیرا هر که داشته باشد، به او بیشتر داده خواهد شد و او فراوان خواهد بود. اما هر که ندارد، آنچه را که دارد نیز از او گرفته می شود. بنابراین من با آنها مثلها صحبت می کنم زیرا با دیدن آنها نمی بینند و شنیدن نمی شنوند و نمی فهمند. و در آنها نبوت اشعیا تحقق می یابد که می گوید:

با شنیدن خواهید شنید و نخواهید فهمید،
و با دیدن خواهی دید و نخواهی فهمید.
زیرا قلب این مردم مات شده است.
گوش هایشان سخت شنوا است،
و چشمانشان را بسته اند،
مبادا با چشم ببینند و با گوش بشنوند
مبادا با دل بفهمند و برگردند
به طوری که من باید آنها را شفا بدهم.

اما خوشا به حال چشمان شما که می بینند و گوش های شما که می شنوند. زیرا قطعاً به شما می‌گویم که بسیاری از پیامبران و مردان صالح می‌خواستند آنچه را که شما می‌بینید ببینند و آن را ندیدند و آنچه را که می‌شنوید بشنوند و نشنیدند.  متی 13:10-17  

    ما می توانیم این راز را در کار مشاهده کنیم، زمانی که عیسی به عنوان یک مرد آمد تا آنچه را که همه انبیا با آمدن او در مورد آن نوشته بودند، برآورده کند. منطقاً می‌توان گفت، اگر کسی نبود که عیسی را رد کند، او به خاطر گناهان ما مصلوب نمی‌شد و این همان کاری است که او آمده بود. به این معنا نیست که این افراد فرصتی نداشتند ببینند او واقعاً کیست. آنها این کار را کردند، اما غرور و آرزوهای دیگر آنها را کور کرد.  

 

     هنگامی که عیسی از تبار داوود پادشاه در بیت لحم در یک آخور ظاهر شد، تمام معجزاتی را که انبیا گفته بودند انجام خواهد داد، انجام داد و بر روی یک الاغ جوان رسید، درست همانطور که همه انبیای یهود گفته بودند، و دقیقاً در چه زمانی که او انجام خواهد داد. ... آنها هنوز او را طرد می کردند، حتی تا امروز، از شنیدن یا نگاه کردن آن امتناع می ورزند.  

     اگر از شما خواسته شود که نشان دهید در کجای کتاب مقدس آمده است که عیسی قرار است پیشگویی های مربوط به اولین آمدنش را در دو زمان جداگانه برآورده کند، آیا می توانید این کار را انجام دهید؟ هیچ آیه ای وجود ندارد که بگوید این نقطه خالی است، و دقیقاً همین مورد برای رستاخیز کلیسا است. اینطور صاف نمی گوید، اما با کنار هم گذاشتن همه آیات می توان به طور قطعی استنباط کرد.  دلیل اصلی اینکه یهودیان اولین بار عیسی را رد کردند، این است که آنها تمایز بین دو رویداد جداگانه را در پیشگویی ها نمی دیدند. اولین باری که عیسی آمد، فقط با فروتنی و مصیبت بود. تمایز زمان دقیق زمانی که او با عصای آهنین حکومت خواهد کرد، روشن نشد، تا اینکه عیسی برای یوحنا توضیح داد، حتی اگر انبیا گفتند که او برای ما خواهد مرد.  در نتیجه، همانطور که انبیا گفتند، او به خاطر گناهان ما کشته شد، و لباس او برای آنها قرعه انداخته شد و یک مزرعه سفالگری به مبلغ دقیق 30 قطعه نقره، همانطور که زکریا 11: 12-13 پیشگویی کرده بود، خریداری شد.

 

     بار دوم که عیسی می آید، قرار است با عصای آهنین، قضاوت، و عصر پادشاهی برقرار شود، و چون این قسمت آخر با اولین آمدن عیسی اتفاق نیفتاد، یهودیان می گویند، او نمی تواند باشد. مسیح. حتی بر او فریاد زدند که اگر پسر خداست، از صلیبش فرود آید.  حتی یحیی تعمید دهنده از عیسی سؤال کرد و پرسید: "آیا تو آن کسی که می آیی یا ما به دنبال دیگری هستیم؟" متی 11:3 را ببینید عیسی با نقل قول از اشعیا (29:18،19 و 35:5،6) پاسخ داد و گفت: «برو و آنچه را که می‌شنوی و می‌بینی به یوحنا بگو: کور می‌بیند و لنگ راه می‌رود. جذامیان پاک می شوند و ناشنوایان می شنوند. مردگان زنده می شوند و انجیل به فقرا موعظه می شود. و خوشا به حال کسی که از من آزرده نشود.»

    از نظر فنی، عیسی برای اولین بار نیز دو دیدار داشت. آمد و زندگی کرد، مصلوب شد و برگشت تا خود و زخم های پهلو، پا و دستش را نشان دهد. آمدن دوم عیسی نیز دارای تقسیم بندی رویدادهای جداگانه است. هنگامی که تقسیم بندی را به درستی اعمال می کنید، می توانید به وضوح و به راحتی این تقسیم بندی ها را ببینید، و اینکه دو "بازدید" متفاوت وجود دارد. اما اگر فکر نمی کنید سؤالات «W» را بپرسید، ممکن است از شما عبور کند. کی گفته؟ به چه کسی گفته می شود؟ و در مورد چه زمانی صحبت می شود؟

     برخی از این آیات اگر دو رویداد مجزا نباشند، منطقاً غیرممکن هستند و این باید اولین سرنخ شما باشد.

پیام قریب الوقوع پولس یک موضوع واضح برای کلیسا است. همچنین می‌توانیم ببینیم که کلیسا و اسرائیل به‌عنوان نهادها یا گروه‌های جداگانه مورد خطاب قرار می‌گیرند. کلیسا به خشم منصوب نشده است و حتی در طول مصیبت از کلیسا نیز یاد نمی شود. فقط این دو چیز را به تنهایی در ذهن داشته باشید، و سپس عهد جدید را بخوانید، و از قبل شروع به پرش کردن شما خواهد کرد.  

 

     ما زمان مصیبت را به خوبی می دانیم. اگر رستاخیز در پایان هفته پایانی باشد، خیلی «دزد» یا قریب الوقوع نخواهد بود. هر دو نقطه شروع نیمه اول مصیبت، و نیمه دوم، مصیبت بزرگ، به صورت شمارش روز مشخصی که منجر به زشتی می شود، و یک روز شمارش پس از آن زشتی که باعث ویرانی می شود، به ما داده می شود. در کل این «هفته آخر» «مشکلات جیکوب» است. زمان دقیق است.

 

     پل می گوید که مهار کننده در حال حاضر در زمان خود در محل کار است.  دوم تسالونیکیان 2:7

  زیرا قدرت مخفی بی قانونی در حال حاضر در کار است. اما کسی که اکنون آن را عقب نگه می دارد به این کار ادامه می دهد تا زمانی که از سر راه برداشته شود.»

 

     چه کسی می تواند روی زمین باشد که او را در روزگار پولس مهار کند، اما دو هزار سال بعد از سر راهش برداشته شود؟ هیچ چیز فانی نیست، اما شاید روح القدسی که در ما زندگی می کند؟ بنابراین از آنجایی که از آیاتی مانند کولسیان 1:27 می دانیم که او در ما زندگی می کند. برای من، این مکاشفه 12:4، 5 را توضیح می دهد  

    "دم او یک سوم ستارگان آسمان را فرو برد و آنها را به زمین انداخت. و اژدها در مقابل زنی که در شرف زایمان بود ایستاد تا وقتی فرزند خود را به دنیا آورد، آن را ببلعد. فرزند ذکور، کسی که باید با عصای آهنین بر همه امتها حکومت کند، اما فرزند او به خدا و تاج و تخت او گرفتار شد.»

     به جای این آیه توجه کنید. چرا اینجاست؟  مکاشفه دقیقاً زمانی نیست. بخش هایی از آن وجود دارد که در مدت زمان کوتاهی خلاصه می شود. بخش های مختلف را در یک زمان طی می کند. برخی با هم در کنسرت هستند، اما نه دقیقاً در یک زمان مانند مهرها و شیپورها، و به ترتیب خاصی هستند، اما به صورت مقطعی نوشته شده است، نه به ترتیب زمانی. می‌دانم که چقدر گیج‌کننده به نظر می‌رسد، اما نمودارهای مفیدی وجود دارد که آن را در بخش بعدی توضیح می‌دهند. به طور خلاصه، جملاتی بیان می‌شوند که رویدادهای مهمی را که سال‌ها طول کشیده‌اند، خلاصه می‌کنند، و تک تک چیزهایی که اتفاق افتاده را فهرست نمی‌کنند.  


     آن نظر «میله آهنین» این را به عیسی می‌چسباند که در ما زندگی می‌کند. این همان مهاری است که قرار است از سر راه برداشته شود. چرا این آیه در جایی است که نوشته شده است؟ درست بعد از علامتی که در 23 سپتامبر 2017 در آن فصل خاص رخ داد، بعد از علامت بعدی در بهشت اژدهای سرخ. ما قرار است طوری زندگی کنیم که گویی عیسی هر لحظه باز خواهد گشت، زیرا قرار است اینگونه زندگی کنیم. با این حال، از نظر علمی، باید «زمان» بین اکنون و آن زمان وجود داشته باشد.) و همه ما می دانیم که نشانه هایی وجود دارد که باید قبل از گرفتار شدن کسی که قرار است با میله ای آهنین بر همه ملت ها حکومت کند، رخ دهد. به ما گفته می شود که مراقب آنها باشیم. علامت زن اول است و اژدهای سرخ دومی است و سپس کودک گرفتار می شود. دقیقاً همان کلمه Rapturo که در اول تسالونیکیان 4:17 استفاده شد.

     همه اینها فقط نوک کوه یخ است، و بنابراین بدون هیچ مقدمه ای، وقت آن است که به  جامع‌ترین فهرست، شامل 250 دلیل برای رستاخیز قبل از مصیبت، که توسط زنی شگفت‌انگیز به نام شارون تهیه شده است. من هرگز ارجاعات بیشتر کتاب مقدسی یا هرمنوتیک فراگیر دیگر آموزه های کتاب مقدس را برای تداوم توافق متقابل کتاب مقدس ندیده ام.

اگر اطلاعات شگفت انگیزتری در یک تلاش جمع آوری شده بود، من آن را ندیده بودم.

     این قطعاً ارزش خواندن را دارد که آیا قبلاً متوجه شده اید که چرا خلسه قبل از مصیبت یک دکترین صحیح است یا خیر. این مملو از حکمت و وضوح در مورد بسیاری از آموزه های کتاب مقدس است.

     نکته دیگری که قابل ذکر است، این است که تقریباً هر بار که یک فرد مجهول «بعد از مصیبت» به من نزدیک می‌شود، معمولاً به طرز زننده، بی‌محبت، با تکبر و اغماض انجام می‌شود. این صادقانه بیانیه بلندی از درک کتاب مقدس آنها از قبل است. واضح است که پس از هر آنچه خوانده‌اند، نه تنها این رستاخیز را درک نمی‌کنند، بلکه حتی پیام مهم‌تری درباره نحوه رفتار خود به‌عنوان مسیحی را دریافت نمی‌کنند. آنها اغلب معتقدند که می توانند نجات خود را از دست بدهند، و همچنان معتقدند که برای زندگی ابدی توبه لازم است، و/یا اینکه غسل تعمید در آب نیز برای نجات لازم است. دانستن نحوه تقسیم صحیح کتاب مقدس، همچنین کلید درک نجات قبل و بعد از عهد جدید است. درک رستگاری به وضوح بسیار مهمتر است، و این در بخش نجات توضیح داده شده است.

    متأسفانه همه ما می دانیم که این روزها بیشتر مردم چگونه کتاب مقدس را می خوانند، من می دانم که چگونه کتاب مقدس را زمانی که آن را بدیهی می دانستم خوانده ام. معمولاً یک فصل در یک زمان، و سپس هر چیزی که در کلیسا می گویند، اگر توجه داشته باشم. اگر اینجا هستید، کافی است برنامه کتاب مقدس را دانلود کنید و روی play کلیک کنید. آن را به هر زبانی که بخواهید برایتان می خواند، و تنها کاری که باید انجام دهید این است که گوش کنید، رانندگی کنید، یا راه بروید، یا هر چیزی که توجه شما را جلب کند. من نمی توانم به اندازه کافی روی این موضوع تاکید کنم، اگر در کمتر از یک هفته به سخنان جان از طریق جود گوش دهید، شگفت زده خواهید شد که چه کاری برای شما انجام خواهد داد. این فقط حدود 35 دقیقه در روز طول می کشد، و حتی اگر آن را بخوانید، می توانید آن را بسیار سریعتر انجام دهید.

 

    طرف دیگر چیزی نباشید که «هدف مثلها» در مورد آن نوشته شده است.  

    «بنابراین با آنها مثلها سخن می گویم، زیرا با دیدن نمی بینند و با شنیدن نمی شنوند و نمی فهمند. و نبوت اشعیا در آنها برآورده شد.»

    چیزی که من می دانم این است که صد نفر می توانند در یک آزمون شرکت کنند و هر یک از نتایج آزمون آنها نشان دهنده مطالعه آنها است. پس درست همانطور که دوم تیموتائوس 2:15 می گوید: " مطالعه کنید تا خود را مورد تایید خدا نشان دهید، کارگری که نیازی به شرم ندارد و به درستی کلام حقیقت را تقسیم می کند."

۱۱ دلیل برای بازگشت عیسی قبل از مصیبت

خواندن چراها و دلایل آن از کتاب مقدس بسیار ارزشمند است

http://christinprophecy.org/articles/why-i-believe-in-a-pre-tribulation-rapture/

درباره 7 آیه برتر در مورد رستاخیز

http://www.patheos.com/blogs/christiancrier/2015/01/29/top-7-bible-verses-about-rapture-or-the-rapture/

     اگر یهودی هستید و می خواهید در مورد این خلسه توضیحی بدهید، این ویدیوی هال لیندزی نه تنها توضیح می دهد که چرا یهودیان فکر می کنند 2 مسیحا وجود خواهند داشت، بلکه توضیح می دهد که چرا یک خلسه نیز وجود دارد، و چرا آنها از دست خواهند داد. که هال لیندسی یکی از آن مردانی است که یک خانه قدرت کتاب مقدس است، او معلم چاک میسلر و بسیاری دیگر از معلمان برجسته کتاب مقدس بود. مردان کمی هستند که زندگی کرده باشند و به اندازه هال لیندزی کتاب مقدس را بشناسند و بفهمند. الهیات و درک او از کل کتاب مقدس، در عمیق ترین سطوح، زمانی که به جزئیات شگفت انگیزی که او در مورد هر قطعه ای می داند گوش می دهید، بسیار مشهود است.

     همه این ویدیوهای بعدی کار بسیار خوبی را در توضیح این دیدگاه انجام می دهند که چرا یک غرق "هفته پیش از پایان" برای این "راز" داده شده به پل منطقی است. ویدیوی رابرت بریکر حتی همه مردم از جمله پل را به شما نشان می‌دهد که مدت‌ها قبل از آقای داربی به رستاخیز اعتقاد داشتند.  مهمتر از همه، برای خود دعا کنید، کتاب مقدس را بخوانید و مطالعه کنید. به نظر می‌رسد اولین دلیلی که مردم به هیجان قبل از سفر اعتقاد ندارند، این است که هرگز ننشسته‌اند و کتاب مقدس را برای خود نخوانده‌اند.

"خلاصه داستان دوازده دقیقه‌ای" 12:37

"تامی یخی: اثبات كردن غصب" 28:30

"هفت دلیل اعتماد به قبل از مصیبت غصب." 44:56

"چاک میسلر اثبات می کند قبل از مصیبت غصب" 1:43:27

"کن جانسون: غصب در طومارهای دریای مرده" 28:30

"چرا قبل از مصیبت غصب?" 1:00:19

"هال لیندزی -  غصب" 1:29:38

گری استیرمن: "ترامپ نهایی" 28:30

این یکی از مهمترین خطبه هایی است که می توان به شخص یاد داد. این موضوع اغلب در کلیساها مطرح نیست ، اما باید تقریباً در هر خطبه ای که موعظه شده است ، ذکر شود. چگونه کتاب مقدس را به درستی تقسیم کنیم. باز هم ، رابرت بریکر یک ویدیوی خارق العاده درباره این آیه مهم کتاب مقدس دارد ، و کلید کاربرد کلمه است.

"متی 24 تقسیم بندی را به درستی توضیح داد

اثبات كردن قبل از فاجعه غصب" 1:13:02